𝙉𝙖𝙢𝙚 𝙤𝙛 𝙩𝙝𝙚 𝙣𝙤𝙫𝙚𝙡:به عشقم باختم 𝙜𝙚𝙣𝙧𝙚:جنایی عاشقانه اص*مات مافیایی هیجانی 𝘾𝙖𝙥𝙚𝙡:تهیونگ ات Character:بخون متوجه میشی
#به_عشقم_باختم
Part:¹⁰
رفتم داخل گل خونه چون میخواستم بیشتر بمونم رفتم صندلی که گوشه گل خونه بود رو آوردم و نشستم پیشه گلا و شروع کردم تعریف کردن باهاشون
انقدر گرم تعریف شده بودم که چشمام گرم شد و همونجا خوابم برد
<ساعت ⁸ صبح>
《ویو تهیونگ》
با صدای اجوما که صدام میکرد آروم چشمام و از هم فاصله دادم و به قیافه ترسیده و نگران اجوما سریع روی تخت نشستم و نگران از اجوما پرسیدم
~ارباب...ارباب بیدار شید{ترسیده و نگران}
_چیشده اجوما اتفاقی افتاده{نگران}
~ارباب...ات همون خدمتکاره نیست همه جای خونه رو گشتم ولی نبود
_مگه میشه مطمئنی
~اره ارباب
_تو برو ی بار دیگه بگرد منم الان میام
~چشم
از روی تخت بیدار شدم رفتم wc کارای لازم و انجام دادم و رفتم پایین پیشه اجوما
اجوما همچنان داشت دنبال ات میگشت این دختره دردسره فقط اوفف
_اجوما
~بل..بله ارباب
_هنوز پیداش نکردی
~نه ارباب نیست
_ببینم گل خونه رو گشتی اونجا هم نبود wc چی
~گل خونه.....گل خونه رو نگشتم
_تو برو ی بار دیگه بالا رو بگرد منم میرم اونجا
~چشم
Paian Part ¹⁰
Part:¹⁰
رفتم داخل گل خونه چون میخواستم بیشتر بمونم رفتم صندلی که گوشه گل خونه بود رو آوردم و نشستم پیشه گلا و شروع کردم تعریف کردن باهاشون
انقدر گرم تعریف شده بودم که چشمام گرم شد و همونجا خوابم برد
<ساعت ⁸ صبح>
《ویو تهیونگ》
با صدای اجوما که صدام میکرد آروم چشمام و از هم فاصله دادم و به قیافه ترسیده و نگران اجوما سریع روی تخت نشستم و نگران از اجوما پرسیدم
~ارباب...ارباب بیدار شید{ترسیده و نگران}
_چیشده اجوما اتفاقی افتاده{نگران}
~ارباب...ات همون خدمتکاره نیست همه جای خونه رو گشتم ولی نبود
_مگه میشه مطمئنی
~اره ارباب
_تو برو ی بار دیگه بگرد منم الان میام
~چشم
از روی تخت بیدار شدم رفتم wc کارای لازم و انجام دادم و رفتم پایین پیشه اجوما
اجوما همچنان داشت دنبال ات میگشت این دختره دردسره فقط اوفف
_اجوما
~بل..بله ارباب
_هنوز پیداش نکردی
~نه ارباب نیست
_ببینم گل خونه رو گشتی اونجا هم نبود wc چی
~گل خونه.....گل خونه رو نگشتم
_تو برو ی بار دیگه بالا رو بگرد منم میرم اونجا
~چشم
Paian Part ¹⁰
۶.۳k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.