فیک آقای خشن ۵۲
بعداز اجرا شون برای مدتی رفتن استراحت
چون فشار زیادی روی تهیونگ و ماریسا بود
کریسمس نزدیک بود و جونکوک وقتی که بقیه خواب بودن درخت کاج خرید با کلی کادو برای بقیه اومد خونه درخت کاج رو تزئین کرد
و فردا شب عید ژانویه بود و جون کوک بعداز تزئین درخت رفت خوابید صبح شد و همه رو بعداز صبحانه بیرون کرد تهیونگ ماریسا و کوکی رفتن پاساژ خرید لباس وکادو جون کوک خونه رو جارو برقی کشید طی زد گرد گیری کرد و غذا پخت برای شام هم کلی تهیه دید تهیونگ ماریسا برگشتن و کادو ها رو بردن داخل جون کوک گفت بیایید غذا بخوریم سفره انداخت غذا خوردن و یکی یکی رفتن حمام و اومدن دیدن جونکوک چه کرده
همه نشستن سرمیز و سال تحویل شد و ماریسا پرید بغل جون کوک کلی تشکر کرد تهیونگ و کوکی بغل کرد و براشون کلی کادو داد جون کوک هم محکم ماریسا رو بغل کرد
چون فشار زیادی روی تهیونگ و ماریسا بود
کریسمس نزدیک بود و جونکوک وقتی که بقیه خواب بودن درخت کاج خرید با کلی کادو برای بقیه اومد خونه درخت کاج رو تزئین کرد
و فردا شب عید ژانویه بود و جون کوک بعداز تزئین درخت رفت خوابید صبح شد و همه رو بعداز صبحانه بیرون کرد تهیونگ ماریسا و کوکی رفتن پاساژ خرید لباس وکادو جون کوک خونه رو جارو برقی کشید طی زد گرد گیری کرد و غذا پخت برای شام هم کلی تهیه دید تهیونگ ماریسا برگشتن و کادو ها رو بردن داخل جون کوک گفت بیایید غذا بخوریم سفره انداخت غذا خوردن و یکی یکی رفتن حمام و اومدن دیدن جونکوک چه کرده
همه نشستن سرمیز و سال تحویل شد و ماریسا پرید بغل جون کوک کلی تشکر کرد تهیونگ و کوکی بغل کرد و براشون کلی کادو داد جون کوک هم محکم ماریسا رو بغل کرد
۲.۱k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.