PART 11
و کوک اسلحه رو سمت لی سانگ نشونه گرفت و گفت : لی سانگ ببین دفعه آخرت باشه که دور و بر من و عشقم میگردی .
لی سانگ : باشه بابا حالا جو نگیرتت .
ا/ت : عوضی میشه انقدر مزه نریزی .
لی سانگ : کسی از تو نظر نخواست .
کوک : عه چقدر به میرینید😐
خب چیه چرا اینطوری نگاه میکنید بالاخره باید بس می کردید ... خب داشتم میگفتم لی سانگ دیگه دور و بر منو عشقم پیدات نشه وگرنه من میدونم با تو .
لی سانگ : ......
کوک : جوابی نشنیدم ؟!
لی سانگ : باشه بابا جوگیر .
________________________________________
کوک دست ا/ت رو گرفت و بردش تو ماشین و تهیونگم یکم اونجا لی سانگ رو کتک زد .
کوک رو به تهیونگ : چرا کتک زدیش؟!
تهیونگ : خودمم نمیدونم .
کوک : 😐
ا/ت : اهم اهم میشه لطف کنید و ماشین رو روشن کنید مستر کوکی ؟!
کوکی : چشم لیدی ا/ت .
________________________________________
بعد ۱۵ مین رسیدیم خونه البته خونه که چه
عرض کنم عمارت .
من سریع رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم چون محیط اونجا خیلی کثیف و خاکی بود .
که یهو دیدم در حمام باز شد اون کوک بود .
کوک : بیبی گرل کمک نمیخوای ؟! ( بدون توجه به تهیونگ که تو خونس . )
ا/ت : نه ممنون مستر کوکی .
قیافه تهیونگ بعد از شنیدن صدای کوک : 😐
کوک رو به تهیونگ : چیه خب ؟!
تهیونگ : نه هیچی نیست ولش کن😐
لی سانگ : باشه بابا حالا جو نگیرتت .
ا/ت : عوضی میشه انقدر مزه نریزی .
لی سانگ : کسی از تو نظر نخواست .
کوک : عه چقدر به میرینید😐
خب چیه چرا اینطوری نگاه میکنید بالاخره باید بس می کردید ... خب داشتم میگفتم لی سانگ دیگه دور و بر منو عشقم پیدات نشه وگرنه من میدونم با تو .
لی سانگ : ......
کوک : جوابی نشنیدم ؟!
لی سانگ : باشه بابا جوگیر .
________________________________________
کوک دست ا/ت رو گرفت و بردش تو ماشین و تهیونگم یکم اونجا لی سانگ رو کتک زد .
کوک رو به تهیونگ : چرا کتک زدیش؟!
تهیونگ : خودمم نمیدونم .
کوک : 😐
ا/ت : اهم اهم میشه لطف کنید و ماشین رو روشن کنید مستر کوکی ؟!
کوکی : چشم لیدی ا/ت .
________________________________________
بعد ۱۵ مین رسیدیم خونه البته خونه که چه
عرض کنم عمارت .
من سریع رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم چون محیط اونجا خیلی کثیف و خاکی بود .
که یهو دیدم در حمام باز شد اون کوک بود .
کوک : بیبی گرل کمک نمیخوای ؟! ( بدون توجه به تهیونگ که تو خونس . )
ا/ت : نه ممنون مستر کوکی .
قیافه تهیونگ بعد از شنیدن صدای کوک : 😐
کوک رو به تهیونگ : چیه خب ؟!
تهیونگ : نه هیچی نیست ولش کن😐
۱۱.۲k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.