حمایت کم بود ولی میزارم عضو هشتم ۲.
یک آن یکی با صدای بلند داد زد این عضو هشتم بی تی اسههههه همه ریختن سرم باهام عکس گرفتن
مونا: خوب بیا بریم
ات: آره بهتره بریم وگرنه تا شب ولم نمیکنن
چند مین بعد
نشستیم تو ماشین که نامجون زنگ زد
نامجون: ات کجایی؟
ات: با مونا بیرونم
نامجون: خودتو سریع برسون
ات: چرا؟
نامجون: حال جیمین بد شده
ات: الان میام
سریع بدو بدو کردم رفتم خونه دیدم کلی آدم رو سر جیمین ریختن و دکترا دارن ماینش میکنن
ات: جیمین چی شدی 😥
جیمین: هیچی من خوبم
دکتر: باید یک هفته استراحت کنه یکی مراقبش باشه
ات: من مراقبشم
نامجون: خب پس بقیه ما فعلا تو کمپانی هستیم تو جیمین شبا اینجا بخوابین
ات: اوکی
ویو به ساعت ۷ شب
ات: جیمین سوپ شیر برات درست کردم بیا بخور
جیمین: باشه ممنون ات
ات: چطوره؟
جیمین: عالیهه، عجب آشپز خوبییی
ات: ممنونم( از خجالت سرخ شد)
جیمین: مرسی من برم بخوابم
ات: مراقب باشی باز سرت گیج نره
جیمین: باشه حواسم هست
ویو جیمین
وای چقدر ات مهربون شده چقدر نازه خدای من نکنه عاشقش شدم نه جیمین به خودت بیا
ویو فردا
ات: جیمین بیا صبحانه
جیمین: باشه اومدم
جیمین داشت میومد که خورد زمین من رفتم دستش گرفتم بلندش کردم
ات: برات آب بیارم
جیمین: نه ات خوبم باید بخوابم بازم تو برو
ویو ات
داشتم با مونا چت میکردم
ات: جیمین خیلی حالش بده نگرانشم
مونا: نگران نباش خوب میشه
ات: هعی هنوزم میترسم
مونا: ازچی؟
ات: هیچی ولش
دوستان لایک کامنت یادتون نره این پارت شرطی نیست برن حالش ببرین ولی لایک کنید😁😁
مونا: خوب بیا بریم
ات: آره بهتره بریم وگرنه تا شب ولم نمیکنن
چند مین بعد
نشستیم تو ماشین که نامجون زنگ زد
نامجون: ات کجایی؟
ات: با مونا بیرونم
نامجون: خودتو سریع برسون
ات: چرا؟
نامجون: حال جیمین بد شده
ات: الان میام
سریع بدو بدو کردم رفتم خونه دیدم کلی آدم رو سر جیمین ریختن و دکترا دارن ماینش میکنن
ات: جیمین چی شدی 😥
جیمین: هیچی من خوبم
دکتر: باید یک هفته استراحت کنه یکی مراقبش باشه
ات: من مراقبشم
نامجون: خب پس بقیه ما فعلا تو کمپانی هستیم تو جیمین شبا اینجا بخوابین
ات: اوکی
ویو به ساعت ۷ شب
ات: جیمین سوپ شیر برات درست کردم بیا بخور
جیمین: باشه ممنون ات
ات: چطوره؟
جیمین: عالیهه، عجب آشپز خوبییی
ات: ممنونم( از خجالت سرخ شد)
جیمین: مرسی من برم بخوابم
ات: مراقب باشی باز سرت گیج نره
جیمین: باشه حواسم هست
ویو جیمین
وای چقدر ات مهربون شده چقدر نازه خدای من نکنه عاشقش شدم نه جیمین به خودت بیا
ویو فردا
ات: جیمین بیا صبحانه
جیمین: باشه اومدم
جیمین داشت میومد که خورد زمین من رفتم دستش گرفتم بلندش کردم
ات: برات آب بیارم
جیمین: نه ات خوبم باید بخوابم بازم تو برو
ویو ات
داشتم با مونا چت میکردم
ات: جیمین خیلی حالش بده نگرانشم
مونا: نگران نباش خوب میشه
ات: هعی هنوزم میترسم
مونا: ازچی؟
ات: هیچی ولش
دوستان لایک کامنت یادتون نره این پارت شرطی نیست برن حالش ببرین ولی لایک کنید😁😁
۸.۴k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.