کسی که زندگیم رو از این رو به اون رو کرد
کسی که زندگیم رو از این رو به اون رو کرد
Part9
ا/ت ویو
روم خیمه زد و شروع کرد به مک زدن لبام
انقدر لبام رو سفت مک میزد که از لبام خون میومد
بعد از چند دقیقه بیخیال لبام شد و ولشون کرد و رفت سراغ گردنم
اول جایی رو که میخواست کیس مارک کنه رو لیس میزد و بعد شروع کرد به کیس مارک گذاشتن
داشت گردنم رو گاز میگرفت که از درد جیغی کشیدم
جونگ هون:بیبی این که هنوز اولشه، بزار کارو شروع کنم بعد جیغ بزن
بعد از کیس مارک گذاشتنش لباسمو جر داد
و قفل سوتینم رو شکست
سوتینم رو در اورد و شروع کرد به مکیدن سینه هام
انقدر سفت میمکید که نوک سینه هام کبود شده بود
و بعدش هم سینه هامو میمالید
بعد رفت سراغ شکمم و هی شکمم رو لیس میزد و با دستش ماساژ میداد
جونگ هون:بیبی دارم برای اصل کار آمادت میکنم پس تکون نخور....
بعد اروم اروم شلوارمو کشید پایین و در اورد
بعد از زیر شورتم با دو تا از انگشتاش انگشتاشو کرد توی واژنم
جیغ کشیدم و دهنمو گرفت
جونگ هون:بیبی هنوز اولشه، صبر کن تا ادامشو ببینی
بعد از چند دقیقه که عادت کردم سریع شرتشو کشید پایین
تا دیکشو دیدم چشمامو از ترس بستم
دیکش خیلی بزرگ شده بود
دیکشو تنظیم کرد و خیلی سریع داخل واژنم کرد....
حتی نزاشت عادت کنم و فقط سریع توم تلمبه میزد
از طرفی داشتم لذت میبردم و از طرفی درد داشتم
از درد ناله ای کردم
اونم سریع لبش رو روی لبم گذاشت تا ساکت شم.....
Part9
ا/ت ویو
روم خیمه زد و شروع کرد به مک زدن لبام
انقدر لبام رو سفت مک میزد که از لبام خون میومد
بعد از چند دقیقه بیخیال لبام شد و ولشون کرد و رفت سراغ گردنم
اول جایی رو که میخواست کیس مارک کنه رو لیس میزد و بعد شروع کرد به کیس مارک گذاشتن
داشت گردنم رو گاز میگرفت که از درد جیغی کشیدم
جونگ هون:بیبی این که هنوز اولشه، بزار کارو شروع کنم بعد جیغ بزن
بعد از کیس مارک گذاشتنش لباسمو جر داد
و قفل سوتینم رو شکست
سوتینم رو در اورد و شروع کرد به مکیدن سینه هام
انقدر سفت میمکید که نوک سینه هام کبود شده بود
و بعدش هم سینه هامو میمالید
بعد رفت سراغ شکمم و هی شکمم رو لیس میزد و با دستش ماساژ میداد
جونگ هون:بیبی دارم برای اصل کار آمادت میکنم پس تکون نخور....
بعد اروم اروم شلوارمو کشید پایین و در اورد
بعد از زیر شورتم با دو تا از انگشتاش انگشتاشو کرد توی واژنم
جیغ کشیدم و دهنمو گرفت
جونگ هون:بیبی هنوز اولشه، صبر کن تا ادامشو ببینی
بعد از چند دقیقه که عادت کردم سریع شرتشو کشید پایین
تا دیکشو دیدم چشمامو از ترس بستم
دیکش خیلی بزرگ شده بود
دیکشو تنظیم کرد و خیلی سریع داخل واژنم کرد....
حتی نزاشت عادت کنم و فقط سریع توم تلمبه میزد
از طرفی داشتم لذت میبردم و از طرفی درد داشتم
از درد ناله ای کردم
اونم سریع لبش رو روی لبم گذاشت تا ساکت شم.....
۲۲.۴k
۰۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.