پارت ⁸
پارت ⁸
÷خانوم پاک فراموشی گرفتین
توی راه نگه داشت و قهوه ای خرید
÷خانوم بفرمایین
+ها؟
÷بفرمایین میل کنین
+ها؟
الکس تا این وضع رو دید آروم دهن ا.ت رو باز کرد و قهوه رو توی دهنش ریخت
÷قورت بدید
آروم قورت داد
بعد از مدتی هوشیاریشو بدست اورد
+من کجام؟
÷خانوم خوشحالم که هوشیاریتونو بدست اوردید شما بار بودید و با اینکه هشدار داده شده بود که مست نکنید شما مست کردید
+عایش
که گوشیش زنگ خورد،سون وو بود
=ا.ت
+بله
=حمله زودتر شروع شده
+جان؟
=همین که گفتم،زود خودتو برسون به آدرسی که برات میفرستم
+باشه
بعد از مدت بسیار کمی شروع به حرکت به سمت آدرس کردن
+الکس اسلحه ی من؟
÷بفرمایید
و از توی جیبش اسلحه ای قهوه ای رنگ رو در اورد
بعد از مدتی به محل مورد نظر رسیدن"پارتی کیم نامجون"
+تیم رو اماده کنید
÷چشم
و پیاده شد و به سمت محل جلسه رفت
÷خانوم پاک فراموشی گرفتین
توی راه نگه داشت و قهوه ای خرید
÷خانوم بفرمایین
+ها؟
÷بفرمایین میل کنین
+ها؟
الکس تا این وضع رو دید آروم دهن ا.ت رو باز کرد و قهوه رو توی دهنش ریخت
÷قورت بدید
آروم قورت داد
بعد از مدتی هوشیاریشو بدست اورد
+من کجام؟
÷خانوم خوشحالم که هوشیاریتونو بدست اوردید شما بار بودید و با اینکه هشدار داده شده بود که مست نکنید شما مست کردید
+عایش
که گوشیش زنگ خورد،سون وو بود
=ا.ت
+بله
=حمله زودتر شروع شده
+جان؟
=همین که گفتم،زود خودتو برسون به آدرسی که برات میفرستم
+باشه
بعد از مدت بسیار کمی شروع به حرکت به سمت آدرس کردن
+الکس اسلحه ی من؟
÷بفرمایید
و از توی جیبش اسلحه ای قهوه ای رنگ رو در اورد
بعد از مدتی به محل مورد نظر رسیدن"پارتی کیم نامجون"
+تیم رو اماده کنید
÷چشم
و پیاده شد و به سمت محل جلسه رفت
۱.۸k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.