ادامه تک پارتی جونکوک
دستامو باز کردم و چشمامو بستم همین ک میخواستم خودمو پرت کنم. یهو یکی از کمرم گرفت منو پرت کرد عقب . جیمین: چه غلطی میخواستی بکنی ها!!دیوانه شدی ا/ ت.
ا/ ت: پریدم بغل جیمین و گریه کردم دیگ نمیتونم.... نمیتونم تحمل کنم و محم تر بغلش کردم. جیمین: بغلم کرد میدونم فکر کردی حال من خوبه ؟ بابا هر جارو نگاه میکنم خاطره کوکی هست تمام لباساش و وسایلش تو خونه اس ...حتی .... حتی.. اب میوه. گیری ک باهاش شیر موز درست میکرد رو اپنه هنوز. جیمین بغضش ترکید و کلی گریه کرد. کلی باهم تو بغل هم گریه کردیم چقدر جیمین رو لازم داشتم مثل مسکن بود واسم اون یه دوست و یه فرشته واقعی بود.
شب خونه یونگی و اعضا اونجا بودن:
یونگی: خب بچه ها کسی از ا/ ت خبر داره فکر کنم حالش خیلی بده. جیمین فنجون قهوه رو از رو میز برداشت اره من خبر دارم امروز دیدمش. میخواست خودکوشی کنه.
یونگی: چی.... خود؟!.... خودکشی !!!!
جیمین: اره اگ یه دقیقه دیر رسیده بودم الان زنده نبود. یونگی: پس اون الان مثل بمب ساعتی میمونه الان اگ تنها باشه معلوم نیست چه بلایی سر خودش میاره اگ دفعه بعد خواست همچین کار احمقانه ی بکنه شاید دیگ نتونیم نجاتش بدیم.
تهیونگ: چطوره بفرستیمش سفر حال و هواش عوض بشه.
یونگی : نه باو نمیشه تنها ک نمیشه بره ما هم ک نمیتونیم باهاش بریم. بهتره یه فکر دیگ بکنیم والا حال خودمون دسته کم از ا/ ت نداره.
جیمین: اره سر فرصت باید یه فکری واسش بکنیم مگرنه ممکنه اونم از دست بدیم.
خونه ا/ ت: یه لیوان قهوه واسه خودم درست کردم و دست و صورتمو شستم امدم نشستم رو مبل تا گوشیمو. چک کنم صفحه گوشیم ک باز شد عکس کوک امد . گوشی رو یه خودم نزدیک کردم عکس کوک رو بوسیدم.
ک صدای زنگ در امد. حتما پیک هستش پیتزا اورده. رفتم درو باز کردم .
پیک پیتزا: سلام پیتزا رو آوردم.
ا/ ت: سلام ممنون فقط من نقدی پرداخت میکنم مشکلی نداره. پیک پیتزا: نه مشکلی نیست.
رفتم از تو اتاق تو کیفم پول بردارم ولی همین ک رومو برگردوندم دیدم.........
لایک فراموش نشع♥️♥️♥️♥️♥️
#کیپاپ
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#جیمین
#نامجون
#شوگا
#کلیپ
#بی_تی_اس
#کیوت
#bts
ا/ ت: پریدم بغل جیمین و گریه کردم دیگ نمیتونم.... نمیتونم تحمل کنم و محم تر بغلش کردم. جیمین: بغلم کرد میدونم فکر کردی حال من خوبه ؟ بابا هر جارو نگاه میکنم خاطره کوکی هست تمام لباساش و وسایلش تو خونه اس ...حتی .... حتی.. اب میوه. گیری ک باهاش شیر موز درست میکرد رو اپنه هنوز. جیمین بغضش ترکید و کلی گریه کرد. کلی باهم تو بغل هم گریه کردیم چقدر جیمین رو لازم داشتم مثل مسکن بود واسم اون یه دوست و یه فرشته واقعی بود.
شب خونه یونگی و اعضا اونجا بودن:
یونگی: خب بچه ها کسی از ا/ ت خبر داره فکر کنم حالش خیلی بده. جیمین فنجون قهوه رو از رو میز برداشت اره من خبر دارم امروز دیدمش. میخواست خودکوشی کنه.
یونگی: چی.... خود؟!.... خودکشی !!!!
جیمین: اره اگ یه دقیقه دیر رسیده بودم الان زنده نبود. یونگی: پس اون الان مثل بمب ساعتی میمونه الان اگ تنها باشه معلوم نیست چه بلایی سر خودش میاره اگ دفعه بعد خواست همچین کار احمقانه ی بکنه شاید دیگ نتونیم نجاتش بدیم.
تهیونگ: چطوره بفرستیمش سفر حال و هواش عوض بشه.
یونگی : نه باو نمیشه تنها ک نمیشه بره ما هم ک نمیتونیم باهاش بریم. بهتره یه فکر دیگ بکنیم والا حال خودمون دسته کم از ا/ ت نداره.
جیمین: اره سر فرصت باید یه فکری واسش بکنیم مگرنه ممکنه اونم از دست بدیم.
خونه ا/ ت: یه لیوان قهوه واسه خودم درست کردم و دست و صورتمو شستم امدم نشستم رو مبل تا گوشیمو. چک کنم صفحه گوشیم ک باز شد عکس کوک امد . گوشی رو یه خودم نزدیک کردم عکس کوک رو بوسیدم.
ک صدای زنگ در امد. حتما پیک هستش پیتزا اورده. رفتم درو باز کردم .
پیک پیتزا: سلام پیتزا رو آوردم.
ا/ ت: سلام ممنون فقط من نقدی پرداخت میکنم مشکلی نداره. پیک پیتزا: نه مشکلی نیست.
رفتم از تو اتاق تو کیفم پول بردارم ولی همین ک رومو برگردوندم دیدم.........
لایک فراموش نشع♥️♥️♥️♥️♥️
#کیپاپ
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#جیمین
#نامجون
#شوگا
#کلیپ
#بی_تی_اس
#کیوت
#bts
۲۳.۰k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.