دل ما حرف حساب حالیش نبود ... جمع و ضرب حساب کتاب حالیش ن
دل ما حرف حساب حالیش نبود ... جمع و ضرب حساب کتاب حالیش نبود ... با یه چشم به هم زدن گر میگرفت ... عشق بی رنج و حساب حالیش نبود ... دنبال سراب چشماش میدوید ... نرسیدن به سراب حالیش نبود ... حالا هی بهش میگم دیدی نموند ... دیدی اون حرفای ناب حالیش نبود ... اما دل تو سینه مرده ساکته ... اون از اولم جواب حالیش نبود ...
۴.۹k
۰۱ شهریور ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.