و در آخر این من خواهم بود ، بازنده ای که دنیایش را از دست
و در آخر این من خواهم بود ، بازنده ای که دنیایش را از دست داد ، چرا که دیگر تورا ندارم . . .
و درک نخواهی کرد که این اخرین خداحافظی چقدر برایم دردناک بود ، چقدر برایم سخت بود که اشک نریزم زیرا از درون خون میگریستم . . . و چقدر دردناک خواهد بود که میگویم و مینگرم ولی دیگر تورا نمیبینم
قطعا درک نکردی و نخواهی کرد ، چون اگر میدانستی تمامه زندگیم هستی قطعا مرا نمیکشتی ، و اگر میدانستی تو همه دنیایم هستی ، قطعا مرا در این خلا پوچ رها نمیکردی . . . و اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم قطعا محبتت را از من دریغ نمیکردی
و در آخر باز هم این منم ، کسی که زندگی اش در تو خلاصه شده ، کسی که دیگر آغوشه امنش را ندارم .
و درک نخواهی کرد که این اخرین خداحافظی چقدر برایم دردناک بود ، چقدر برایم سخت بود که اشک نریزم زیرا از درون خون میگریستم . . . و چقدر دردناک خواهد بود که میگویم و مینگرم ولی دیگر تورا نمیبینم
قطعا درک نکردی و نخواهی کرد ، چون اگر میدانستی تمامه زندگیم هستی قطعا مرا نمیکشتی ، و اگر میدانستی تو همه دنیایم هستی ، قطعا مرا در این خلا پوچ رها نمیکردی . . . و اگر میدانستی که چقدر دوستت دارم قطعا محبتت را از من دریغ نمیکردی
و در آخر باز هم این منم ، کسی که زندگی اش در تو خلاصه شده ، کسی که دیگر آغوشه امنش را ندارم .
۱.۸k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳