رمان مافیای من فصل ۱ عشق یا نفرت قسمت ۱۱
___________
اجوما: پسرم دیشب چه اتفاقی افتاد؟ صدای جیغ های ا/ت میومد
کوک: چیزی نیست اجوما یه چی میدی دارم تلف میشم
اجوما: باشه پسرم میز آماده است
دیگه صبحونه رو خوردم و رفتم تو اتاق کارم و شروع به کار کردم که در اتاق زده شد بدون اینکه سرم رو لپتاپ بلند کنم گفتم: بله
اجوما: پسرم جیهوپ اومده(اجوما چون خیلی وقته هست کلا راحته)
کوک: باشه الان میام
اجوما رفت منم رفتم پایین
کوک: به هیونگ گلم جیهوپ
جیهوپ: کوکی بیا ببینم یادی از ما یه موقعه نکنی
کوک: *خنده خرگوشی* اینقدر سرم به کار گرمه که
جیهوپ: حداقل یه نقطه که میتونی واسمون بفرستی خوب بگو ببینم چه خبر محموله ها رسیدن(دوستانی که نمیدون کلا اعضا مافیان)
کوک: اره رسیدن ولی نصفشون فیکه الانم طرف رفته نیست آب شده رفته رو زمین
جیهوپ: پیدا میشه اصلا خودم واست پیداش میکنم خوبه؟
کوک: نوچ چون کار منه
جیهوپ: باشه*خنده*
اجوما: بفرمایید
جیهوپ: ممنون عا راستی تهیونگ گفت یه خدمتکار جدید آوردی کجاست بعد اصلا دوست دختر جونت کجاست؟
کوک: خدمتکاره همون به مثال دوست دخترمه تو انباری زندانیه ببین یه هرزه گیرم اومده
جیهوپ: عه پس چرا دوست دخترت معرفی کردی
کوک: والا خودمم نمیدونم چرا مریضی داریم ولی میدونی دختره بچه ی اون مرتیکه ی آشغاله
جیهوپ: منظورت قاتل پدر و مادرت؟ پس بگو چرا خدمتکارت کردی
کوک: اره خودشه
جیهوپ: میدونم به من ربطی نداره ولی اگه پدرش زنده هست بهتره از پدرش انتقام بگیری تا دخترش اون دختر اوک به قول تو هرزه ولی اون بدبخت سر داستان پدر و مادرت چی کار داره اون یا بچه بوده یا اصلا به دنیا نیومده بوده
کوک: من از هردوشون میگیرم هم دخترش هم پدرش
اجوما: پسرم دیشب چه اتفاقی افتاد؟ صدای جیغ های ا/ت میومد
کوک: چیزی نیست اجوما یه چی میدی دارم تلف میشم
اجوما: باشه پسرم میز آماده است
دیگه صبحونه رو خوردم و رفتم تو اتاق کارم و شروع به کار کردم که در اتاق زده شد بدون اینکه سرم رو لپتاپ بلند کنم گفتم: بله
اجوما: پسرم جیهوپ اومده(اجوما چون خیلی وقته هست کلا راحته)
کوک: باشه الان میام
اجوما رفت منم رفتم پایین
کوک: به هیونگ گلم جیهوپ
جیهوپ: کوکی بیا ببینم یادی از ما یه موقعه نکنی
کوک: *خنده خرگوشی* اینقدر سرم به کار گرمه که
جیهوپ: حداقل یه نقطه که میتونی واسمون بفرستی خوب بگو ببینم چه خبر محموله ها رسیدن(دوستانی که نمیدون کلا اعضا مافیان)
کوک: اره رسیدن ولی نصفشون فیکه الانم طرف رفته نیست آب شده رفته رو زمین
جیهوپ: پیدا میشه اصلا خودم واست پیداش میکنم خوبه؟
کوک: نوچ چون کار منه
جیهوپ: باشه*خنده*
اجوما: بفرمایید
جیهوپ: ممنون عا راستی تهیونگ گفت یه خدمتکار جدید آوردی کجاست بعد اصلا دوست دختر جونت کجاست؟
کوک: خدمتکاره همون به مثال دوست دخترمه تو انباری زندانیه ببین یه هرزه گیرم اومده
جیهوپ: عه پس چرا دوست دخترت معرفی کردی
کوک: والا خودمم نمیدونم چرا مریضی داریم ولی میدونی دختره بچه ی اون مرتیکه ی آشغاله
جیهوپ: منظورت قاتل پدر و مادرت؟ پس بگو چرا خدمتکارت کردی
کوک: اره خودشه
جیهوپ: میدونم به من ربطی نداره ولی اگه پدرش زنده هست بهتره از پدرش انتقام بگیری تا دخترش اون دختر اوک به قول تو هرزه ولی اون بدبخت سر داستان پدر و مادرت چی کار داره اون یا بچه بوده یا اصلا به دنیا نیومده بوده
کوک: من از هردوشون میگیرم هم دخترش هم پدرش
۸.۰k
۱۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.