🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۹🩶🩶🩶🩶
🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۹🩶🩶🩶🩶
و بله شو زنگ میزنه اونا میبینن که مخاطبی که زنگ زده نوشته شو ولی نمی دونن شو کی 🤔
آغاز مکالمه
( دوستان توجه کنید اونا فقط صدای توکا رو میشنون چون توکا پیششونه)
توکا: سلام عزیزم حالت خوبه
شو : بله نه سان خوبم
توکا : چی شده چرا زنگ زدی اتفاقی افتاده ؟
شو : راستش تاماکی نی سان زنگ زد و اون میدونست پیش تومانی به من زنگ زد و اینکه گفت اگه از اونجا رفتی بهش زنگ بزنی ( و اینکه شو تاماکی رو برادر خودش میبینه چون با خواهرش رفت آمد داره دیگه و تاماکی هم از شو محافظت میکنه کیو هم همین طوری )
توکا : باشه عزیزم زود برمی گردم خونه تا من نبودم نخوابی ها بدون من نه باشه☺️☺️ بوس
شو : باشه
پایان مکالمه
و ما یک گروه پسر داریم که دارن از عصبانیت می پوکن اما هم داره منفجر میشه از خوشحالی.
اما بدو بدو میره بغل توکا و میگه :
اما : توکا چان دوست پسر داری باهاش میخابی باهاش تویه ی خونه زندگی میکنی🤭🤭😁😁😁😁🤩😍 ( منحرف نباشید 😐😑😑😑😑😐😐)
مایکی عصبانی میشه اونم به کیوت ترین حالت ممکن.
توکا: چی ، چی میگین منو دوست پسر محاله.
اما : پس کی اون کی بود اینطوری باهاش حرف می زدی 🥰
توکا: خب معلومه برادر کوچکم بود اسمشم شو است .
اما : إااااااااا واو
بقیه ی پسرا نفس راحتی کشیدن😤😤 😮💨😮💨😮💨
توکا : خب اما چان بیا بریم دور دور .
مایکی : اصلا همین جا
دراکن با سر حرف مایکی رو تایید کرد
اما: باشه شما هاهم اه
توکا و اما همون جا که وایستاده بودن نشستن
باجی : راحتین میخاین براتون بالشم بیارم
توکا: خب اگه بیاری که بهتر
اما داره میخنده
مایکی : لباساتون کثیف میشه
توکا : طبیعی باشید گلام
دراکن : واو
اما: دوست منه دیگه 🤭🤭🤭
اما : راستی توکا چان میتونم یه چیزی بپرسم اشکالی نداره
توکا : نه بپرس
اما : خب راستش چطور شد که به مسابقات پیوستی چرا مبارزه رو اینقدر خوب بلدی (اما اینا رو با تردید میگه راستی توی مسابقات فقط پسر میتونست بره برای همینم توکا اینقدر محبوبه)
توکا: باشه الان میگم من وقتی شو رو پیدا کردم راستی اما شو برادر واقعیت نیست ولی از همه برام مهم تره خب داشتم میگفتم هیچ جایی رو نداشتیم بمونیم هیچ جا تازه یک دختر بچه ی بی خانه مان چه کاری از دستش برمیاد خودم وقتی ۶ سالم بود تمرین کردم تا قوی شدم خیلی برام سخت بود ولی تونستم توی خیابان زندگی کردن خیلی سخته که نمی دونی فردا زنده می دونی یانه وقتی شو رو پیدا کردم وضعم بهتر شده بود ولی بازم پولی نداشتم وقتی فهمیدم می تونی با شرکت توی مسابقات پول دربیاری شرکت کردم و اینجوری شد طولی نکشید تا محبوب شدم .
اما داره گریه میکنه بقیه ی پسرا هم همین طور .
اما : توکا چان حتماً خیلی سخت بوده 😭😭
تا پارت بعدی 👋
و بله شو زنگ میزنه اونا میبینن که مخاطبی که زنگ زده نوشته شو ولی نمی دونن شو کی 🤔
آغاز مکالمه
( دوستان توجه کنید اونا فقط صدای توکا رو میشنون چون توکا پیششونه)
توکا: سلام عزیزم حالت خوبه
شو : بله نه سان خوبم
توکا : چی شده چرا زنگ زدی اتفاقی افتاده ؟
شو : راستش تاماکی نی سان زنگ زد و اون میدونست پیش تومانی به من زنگ زد و اینکه گفت اگه از اونجا رفتی بهش زنگ بزنی ( و اینکه شو تاماکی رو برادر خودش میبینه چون با خواهرش رفت آمد داره دیگه و تاماکی هم از شو محافظت میکنه کیو هم همین طوری )
توکا : باشه عزیزم زود برمی گردم خونه تا من نبودم نخوابی ها بدون من نه باشه☺️☺️ بوس
شو : باشه
پایان مکالمه
و ما یک گروه پسر داریم که دارن از عصبانیت می پوکن اما هم داره منفجر میشه از خوشحالی.
اما بدو بدو میره بغل توکا و میگه :
اما : توکا چان دوست پسر داری باهاش میخابی باهاش تویه ی خونه زندگی میکنی🤭🤭😁😁😁😁🤩😍 ( منحرف نباشید 😐😑😑😑😑😐😐)
مایکی عصبانی میشه اونم به کیوت ترین حالت ممکن.
توکا: چی ، چی میگین منو دوست پسر محاله.
اما : پس کی اون کی بود اینطوری باهاش حرف می زدی 🥰
توکا: خب معلومه برادر کوچکم بود اسمشم شو است .
اما : إااااااااا واو
بقیه ی پسرا نفس راحتی کشیدن😤😤 😮💨😮💨😮💨
توکا : خب اما چان بیا بریم دور دور .
مایکی : اصلا همین جا
دراکن با سر حرف مایکی رو تایید کرد
اما: باشه شما هاهم اه
توکا و اما همون جا که وایستاده بودن نشستن
باجی : راحتین میخاین براتون بالشم بیارم
توکا: خب اگه بیاری که بهتر
اما داره میخنده
مایکی : لباساتون کثیف میشه
توکا : طبیعی باشید گلام
دراکن : واو
اما: دوست منه دیگه 🤭🤭🤭
اما : راستی توکا چان میتونم یه چیزی بپرسم اشکالی نداره
توکا : نه بپرس
اما : خب راستش چطور شد که به مسابقات پیوستی چرا مبارزه رو اینقدر خوب بلدی (اما اینا رو با تردید میگه راستی توی مسابقات فقط پسر میتونست بره برای همینم توکا اینقدر محبوبه)
توکا: باشه الان میگم من وقتی شو رو پیدا کردم راستی اما شو برادر واقعیت نیست ولی از همه برام مهم تره خب داشتم میگفتم هیچ جایی رو نداشتیم بمونیم هیچ جا تازه یک دختر بچه ی بی خانه مان چه کاری از دستش برمیاد خودم وقتی ۶ سالم بود تمرین کردم تا قوی شدم خیلی برام سخت بود ولی تونستم توی خیابان زندگی کردن خیلی سخته که نمی دونی فردا زنده می دونی یانه وقتی شو رو پیدا کردم وضعم بهتر شده بود ولی بازم پولی نداشتم وقتی فهمیدم می تونی با شرکت توی مسابقات پول دربیاری شرکت کردم و اینجوری شد طولی نکشید تا محبوب شدم .
اما داره گریه میکنه بقیه ی پسرا هم همین طور .
اما : توکا چان حتماً خیلی سخت بوده 😭😭
تا پارت بعدی 👋
۷.۲k
۲۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.