مافیا عاشقمم شد(پارت5)

مافیا عاشقمم شد(پارت5)

از دید ا/ت

_از حموم اومد و دیدم کوک تو اتاقه(عصبی)
_برو از اتاقم بیرون
+بیبی پس شبو چطوری باهم وقت بگذرونیم
_من.... پریودم
+چی یعنی تا هفت روز باید صبر کنم اه
_اره
_حالا برو بیرون
+بیبی بلخره من تورو دیدم
_که چی حالا برو بیرون لباسام رو اوز کنم
+باشه بیبی پشت در میمونم
_باشه فقط برو
(لباساشو پوشید)
(تق تق)
+بیبی در بازکن
_برو پی کارت
_عصبیم بامن حرف نزننننن
+بیب اروم باش
+لطفن درو باز کن بیبی
(ا/ت داره فکر میکنه)
_باشه...

از دید کوک
+درو باز کرد ولی عصبی بود انگار نمیتونستم تحمل کنم لبشو بوسیدم چرا مزه توت فرنگی میداد خیلی خوب بود سفت گرفتمش
+ازم دور شد
_چه غلطی داری میکنی
+نمیتونستم تحمل کنم بیب
_بهت گفتم منو بیب صدا نکن
+(پوزخند)
+بیبی (خنده)
_دوست دارم بزنمت گفتم منو بیبی صدا نزن
+(خنده خرگوشی)
_برو بیرون
+باشه بیب

از دید ا/ت

_رفت بلخره بیرون خستمه میخوابم
_چی تویی؟....

ببخشید این پارت کوتاه بود🥲
قول میدم پارت بعدی زیاد باشه