برده احساسات P7
ادمین ژذابتون:خب خوشگلام چون پارت هارو زیاد میزارم ممکنه فیک کوتاه باشه ولی بازم تلاش میکنم که بلندشه از این به بعد هم سعی میکنم یکم پارت هارو کمتر بنویسم
÷بعد از عوض کردن لباست بیا ظرف هارو بشوریم دخترم
+چشم
ویو ا/ت
رفتم اون لباس خدمتکاری رو پوشیدم و برگشتم پیش اجوما اجوما زن مهربونی بود و من خیلی دوسش داشتم
÷عا دخترم اومدی
+بله
÷من ظرف هارو شستم بیا تو قهوه ارباب رو اماده کن
+چشم
قهوه کوک رو اماده کردم
داشتم میبردمش که یه فکری زد به سرم اره اره فکر خوبیه
رسید به کوک
خم میشه و از قصد قهوه رو میزاره رو جای حساس😂
-یاااااااا حواست کجاس واییی میسوزه (بچم سوخت😑)نشستی نگا میکنی هر.زه(عصبی)
+یاااا من هر.زه نیستم(گریه)
-به دلیل وجود افراد بد هرگز از خوب بودنت دست نکش برو لباس اماده کن بیام عوض کنم (عصبی)(میزارم)
رفتم تو اتاق کوک و کمدشو باز کردم واییی عطرش چه خوبه چندتا لباس ک به نظرم خوشگل بود رو انتخاب کردم
واییی ولی کاش قهوه نمیریختم روش بیچاره سوخت
هوففف ولش حالا
+کوکککک
-مگ اجوما بهت نگفت بگی ارباب
+تو ذهنش (خاک تو سرت ا/ت) عاااا ببخشید ارباب
-(اومد لباساشو پوشید)
(منح.رف نشید ا/ت بیرونه😂😑)
درو باز کردم برم تو ک....
خماریییی
خبببب این پارت رو کوتاه نوشتم چطور بید¿
این پارت سوپرایزه چون امروز با بست فرندم اشتی کردیم🗿✨
نخندین خو من فقط 12سالمه🗿😂
و اینک این پارت شرط ندرع
و هر وقت دلم خواست میزارم🗿
اگ شوما کامنت بزارین شاید زودتر گذاشتم🗿🥢
÷بعد از عوض کردن لباست بیا ظرف هارو بشوریم دخترم
+چشم
ویو ا/ت
رفتم اون لباس خدمتکاری رو پوشیدم و برگشتم پیش اجوما اجوما زن مهربونی بود و من خیلی دوسش داشتم
÷عا دخترم اومدی
+بله
÷من ظرف هارو شستم بیا تو قهوه ارباب رو اماده کن
+چشم
قهوه کوک رو اماده کردم
داشتم میبردمش که یه فکری زد به سرم اره اره فکر خوبیه
رسید به کوک
خم میشه و از قصد قهوه رو میزاره رو جای حساس😂
-یاااااااا حواست کجاس واییی میسوزه (بچم سوخت😑)نشستی نگا میکنی هر.زه(عصبی)
+یاااا من هر.زه نیستم(گریه)
-به دلیل وجود افراد بد هرگز از خوب بودنت دست نکش برو لباس اماده کن بیام عوض کنم (عصبی)(میزارم)
رفتم تو اتاق کوک و کمدشو باز کردم واییی عطرش چه خوبه چندتا لباس ک به نظرم خوشگل بود رو انتخاب کردم
واییی ولی کاش قهوه نمیریختم روش بیچاره سوخت
هوففف ولش حالا
+کوکککک
-مگ اجوما بهت نگفت بگی ارباب
+تو ذهنش (خاک تو سرت ا/ت) عاااا ببخشید ارباب
-(اومد لباساشو پوشید)
(منح.رف نشید ا/ت بیرونه😂😑)
درو باز کردم برم تو ک....
خماریییی
خبببب این پارت رو کوتاه نوشتم چطور بید¿
این پارت سوپرایزه چون امروز با بست فرندم اشتی کردیم🗿✨
نخندین خو من فقط 12سالمه🗿😂
و اینک این پارت شرط ندرع
و هر وقت دلم خواست میزارم🗿
اگ شوما کامنت بزارین شاید زودتر گذاشتم🗿🥢
۶.۴k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.