پارت 12
6 ماه بعد
هوسوک ویو
درست 6 ماه از رفتن ا/ت میگذره من هنوز هم نتونستم قبول کنم اون رفته ولی واقعیت این بود یونجی خیلی گریه میکرد اونم دلتنگ مامانش بود خودمم اصلا وضعم خوب نبود تنها چیزی که آرومم میکرد یونجی بود از اون روز به بعد کمپانی نرفتم تصمیم گرفتم از گروه برم چون من فقط بخاطر شغلم ا/ت رو از دست دادم نمیخواستم این بلا ها سر یونجی هم بیان اعضا هر روز بهم سر میزدن و مراقب یونجی هم بودن بهم میگفتن از تصمیمم منصرف شم ولی قبول نمیکردم امروز قرار بود بازم برم ساحل رفتم لباس های یونجی رو تنش کردم و سوار ماشین شدیم و رفتیم به طرف ساحل
لونا ویو
لونا دکتر حال بچم خوبه
دکتر بله خانم ولی لطفا تغذیه تون رو بیشتر کنید تا بودنتون ضعیف نشه
لونا بله ممنون
خانم جیونگ بریم دختر
لونا آره بریم
خانم جیونگ دخترم چیزی یادت نیست
لونا نه فقط بعضی وقتا چهره یه دختر و یه پسری میاد جلوی چشمام
خانم جیونگ شاید اونا خونوادت باشن
لونا شاید 😔😔😔😔
خانم جیونگ دخترم اشکال نداره بیا یکم توی ساحل بگردیم
خوب حتما گیج شدید تا الان بذارید بگم بهتون چی شده بعد از اینکه ا/ت افتاد توی آب هوشیاری خود رو از دست داد و افتاد کنار یه ساحل خانومی به اسم کیم جیونگ اون رو پیدا کرد و رسوند بیمارستان هنگام افتادن از اونجا چون سرش به سنگی خورد هیچی یادش نمیومد در واقع فقط خاطراتش رو با هوسوک فراموش کرد خانم کیم جیونگ زن تنهایی بود اون رو به خونش دعوت کرد و ازش مراقبت کرد
هوسوک ویو
درست 6 ماه از رفتن ا/ت میگذره من هنوز هم نتونستم قبول کنم اون رفته ولی واقعیت این بود یونجی خیلی گریه میکرد اونم دلتنگ مامانش بود خودمم اصلا وضعم خوب نبود تنها چیزی که آرومم میکرد یونجی بود از اون روز به بعد کمپانی نرفتم تصمیم گرفتم از گروه برم چون من فقط بخاطر شغلم ا/ت رو از دست دادم نمیخواستم این بلا ها سر یونجی هم بیان اعضا هر روز بهم سر میزدن و مراقب یونجی هم بودن بهم میگفتن از تصمیمم منصرف شم ولی قبول نمیکردم امروز قرار بود بازم برم ساحل رفتم لباس های یونجی رو تنش کردم و سوار ماشین شدیم و رفتیم به طرف ساحل
لونا ویو
لونا دکتر حال بچم خوبه
دکتر بله خانم ولی لطفا تغذیه تون رو بیشتر کنید تا بودنتون ضعیف نشه
لونا بله ممنون
خانم جیونگ بریم دختر
لونا آره بریم
خانم جیونگ دخترم چیزی یادت نیست
لونا نه فقط بعضی وقتا چهره یه دختر و یه پسری میاد جلوی چشمام
خانم جیونگ شاید اونا خونوادت باشن
لونا شاید 😔😔😔😔
خانم جیونگ دخترم اشکال نداره بیا یکم توی ساحل بگردیم
خوب حتما گیج شدید تا الان بذارید بگم بهتون چی شده بعد از اینکه ا/ت افتاد توی آب هوشیاری خود رو از دست داد و افتاد کنار یه ساحل خانومی به اسم کیم جیونگ اون رو پیدا کرد و رسوند بیمارستان هنگام افتادن از اونجا چون سرش به سنگی خورد هیچی یادش نمیومد در واقع فقط خاطراتش رو با هوسوک فراموش کرد خانم کیم جیونگ زن تنهایی بود اون رو به خونش دعوت کرد و ازش مراقبت کرد
۲۸.۴k
۳۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.