پارت 12

توجه! (اسمات)

بعد رفت سراغ سی.. نه هام سوت.. ینم رو در اورد بعد یکی از س.. ین. ه های گرد و سفیدم رو تو دستش و اون یکی رو می.. مکید
نا.. له های وسوسه کننده ای میکردم بعد از ۵مین شرتم رو در اورد
هی دی.. کش رو به پو ..ص.ی..م میمالید
ا. ت:ددی بکن توش دیگه
کوک:اینجوری لذتش بیشتره😈
بعد دیوانه شدم دیگه بر عکس شدم الان کوک زیر من بود دی.. ک کوک رو گرفتم و تو پو.ص.. ی.. م کردم 🍆🍑🔞می پریدم بالا پایین
هر دو خمار بودیم 🤤من ناله های کش دار و بلند کوک هم ناله های زنونه
بعد کوک جاش رو با من عوض کرد
و این بار اون توم کرد و گفت:بیبی چقدر سو.. راه.. ت تنگه داره پسرم اذیت میشه
کوک:عهههههه🔞
لبخند محوی زد و سرعتش رو زیاد کرد هی تل.. م.. به میزد منم که خوشم میومد
ا. ت :کوک درش بیار
کوک :(عصبانی) 😡 چی گفتی من رو ددی صدا بزن(سرعتش رو خیلی بالا برد در حدی که تخت باهاش تکون میخورد)