{ ددی مافیایی من }
{ ددی مافیایی من }
{ فصل 2 }
پارت : 23
{ پرش زمانی به خونه تهیونگ }
یونگی ویو :
الان با بورام و لیونی که یه تاج گل که از 3 تامون بزرگتره وایسادیم
زینننننننننن زینننننننننننن ( مثلا صدای زنگ 🗿)
تهیونگ : ااا هیونگ تویی ؟
یونگی : اره درو باز کن بیایم داخل
تهیونگ : باشه هیونگ
خچچ ( مثلا صدای باز شدنه در 🗿)
جیا : سلام گربه ها خوبید ؟
بورام : اره
یونگی : نه
بورام : ااا یونگی
لیون : سلام زن عمو
جیا : سلام عزیزم
لیون : زن عمو این تاج گل رو کجا بزارم ؟
جیا : یا خدا بچه این چیه اوردی ؟
یونگی : زیاد خوشحال نباش داخلش سم ریختم اگه بوش کنید در جا میرید اون دنیا
بورام : ااا یونگی این چه حرفیه که میزنی ؟
بورام : راستش ما برای عمر خیر مزاحمتون شده بودیم ( چیزه دیگه ای به ذهنم نرسید 🗿)
جیا : برای بونگ وو ؟ ( فاخ 🗿💔)
لیون : نه زن عمو
تهیونگ : خب باشه الان بیاید داخل هوا سرده
یونگی : باشه
( رفتن داخل )
لیون : خب عمو حاله بارام چطوره ؟
تهیونگ : اومممم خوبه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
{ فصل 2 }
پارت : 23
{ پرش زمانی به خونه تهیونگ }
یونگی ویو :
الان با بورام و لیونی که یه تاج گل که از 3 تامون بزرگتره وایسادیم
زینننننننننن زینننننننننننن ( مثلا صدای زنگ 🗿)
تهیونگ : ااا هیونگ تویی ؟
یونگی : اره درو باز کن بیایم داخل
تهیونگ : باشه هیونگ
خچچ ( مثلا صدای باز شدنه در 🗿)
جیا : سلام گربه ها خوبید ؟
بورام : اره
یونگی : نه
بورام : ااا یونگی
لیون : سلام زن عمو
جیا : سلام عزیزم
لیون : زن عمو این تاج گل رو کجا بزارم ؟
جیا : یا خدا بچه این چیه اوردی ؟
یونگی : زیاد خوشحال نباش داخلش سم ریختم اگه بوش کنید در جا میرید اون دنیا
بورام : ااا یونگی این چه حرفیه که میزنی ؟
بورام : راستش ما برای عمر خیر مزاحمتون شده بودیم ( چیزه دیگه ای به ذهنم نرسید 🗿)
جیا : برای بونگ وو ؟ ( فاخ 🗿💔)
لیون : نه زن عمو
تهیونگ : خب باشه الان بیاید داخل هوا سرده
یونگی : باشه
( رفتن داخل )
لیون : خب عمو حاله بارام چطوره ؟
تهیونگ : اومممم خوبه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۹.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.