🍂 رفتن همیشه درد دارد
🍂 رفتن همیشه درد دارد
رفتن چمدان ها پر از بغض است
مرگ را همواره زندگی کردم
گویی فقط شعر
تسکینی بود
در این آشفته بازار زمین
شعر هایم همه پینه بسته
ودر دیوان اشعارم
ریشه زده
من فکر رفتن
چمدان فکر رفتن
آخر تُ چه می دانی از من؟!
بسان کلبه چوبی موریانه زده
بسان
جنگل تبر خورده
بسان
دریای بی آب
و تنی در زیر آرواره های گرگ
مانده ...
🍂🍁
رفتن چمدان ها پر از بغض است
مرگ را همواره زندگی کردم
گویی فقط شعر
تسکینی بود
در این آشفته بازار زمین
شعر هایم همه پینه بسته
ودر دیوان اشعارم
ریشه زده
من فکر رفتن
چمدان فکر رفتن
آخر تُ چه می دانی از من؟!
بسان کلبه چوبی موریانه زده
بسان
جنگل تبر خورده
بسان
دریای بی آب
و تنی در زیر آرواره های گرگ
مانده ...
🍂🍁
۲.۱k
۲۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.