عشق خشن p²

فردا(ویو ا/ت)

صب بود بلند شدم امروز یک روز جدید بود
لباسام رو پوشیدم و از خونه زدم بیرون(اسلاید 2 وسطی )
10مین بعد
وارده مدرسه شدم
چقدر گوگولی بود مدرسههههه
به دفتر رفتم و از ناظم شماره کلاسم رو پرسیدم
هنگامی که داشتم دنبال کلاس میگشتم به محیط و بچه های آن مدرسه هم نگاهی می انداختم
جون چه پسرای ژذابیییی
کلاس رو پیدا کردم
ا/ت:ایناها پیداش کردمم
زنگ خورد و همه بچه ها داشتن به کلاس میرفتن من چون دور بودم از کلاس دیر رسیدم
همه بچه داخل کلاس بودن من هم جلو در ایستاده بودم تا معلم بیاد.
وقتی معلم اومد همراه با اون به کلاس رفتم جفت معلم ایستادم و
معلم:بچه ایشون همکلاسی جدید انتقالی شماست امید وارم با هم کنار بیاین،
معلم روبه من:خودت رو معرفی کن
ا/ت:سلام من کیم ا/ت هستم امیدوارم دوست های خوبی باشیم
معلم زیر لب:برو اونجا پیش جونگ کوک بشین
ا/ت:اوهوم
رفتم چه پسر ژاذابی فک کنم روش کراش زدم
کنارش نشستم
ا/ت: خوشبختم
کوک:اوم
معلم:کوک زنگ تفریح مدرسه رو نشونه ا/ت بده
کوک:چشم

شرط پارت بعد
فالو:²
لایک:⁵
کامنت:⁵