سناریو شیپ نزوکو زنیتسو
قبلش من داشتم تو ویسگون سناریو میخوندم که دیدم یکی سناریو اگر گربه رو بغل کنی و خوابت بره رو کپی کرده میشه اگر دیدین که کسی سناریو هامو دوزدیده بهم بگید و گزارش بدین مرسی کاوایی هام و یه جیزه دیگه اینو تو زمان حال تصور کنید
_______________________________________
_نزوکو چاننننننننننننننننن
بله
_میگه امروز بریم بیرون بچرخیم
امم باشه
_هوراااا (با چشمای ستاره ای )
از زبان نزوکو
با زنیتسو رفتیم بیرون یه کوچولو تو شهر چرخی زدیم و رفتم پارک تو پارک رو نیمکت نشسته بودیم که زنی (من به زنیتسو میگم زنی پس تعجب نکنید)
گفت من میرم الان برمیگرددم
باشه و سر تکون دادم
بعد از چند دقیقه زنی آمد پیشم و یه پلاستیک بستنی دستش بود و گفت نزوکو چانن کدوم رو دست داری (با چشم قلبی )
امم فکر کنم شکلاتی
-بیا نزوکو چاننننن
آریگاتو زینیسو
و بستنی رو بهم داد و خوشم یه بستنی بر داشت و داشتیم میخوریم
(ایییییی میبینی بچم چقدر کیوتههههههه♥️🤧)
بعد باهم رفتیم شهر بازی و تقریبا همه ی وسایل رو سوار شدیم که ترن هوایی مونده بود که زنی دست منو گرفت و کشید و باهم دویدیم به سمت ترن هوایی
و باهم سوار شدیم
_________________________________________
ببخشید که کوتاه شد دوست دارین از چه شیپی های براتون بنوسم
_______________________________________
_نزوکو چاننننننننننننننننن
بله
_میگه امروز بریم بیرون بچرخیم
امم باشه
_هوراااا (با چشمای ستاره ای )
از زبان نزوکو
با زنیتسو رفتیم بیرون یه کوچولو تو شهر چرخی زدیم و رفتم پارک تو پارک رو نیمکت نشسته بودیم که زنی (من به زنیتسو میگم زنی پس تعجب نکنید)
گفت من میرم الان برمیگرددم
باشه و سر تکون دادم
بعد از چند دقیقه زنی آمد پیشم و یه پلاستیک بستنی دستش بود و گفت نزوکو چانن کدوم رو دست داری (با چشم قلبی )
امم فکر کنم شکلاتی
-بیا نزوکو چاننننن
آریگاتو زینیسو
و بستنی رو بهم داد و خوشم یه بستنی بر داشت و داشتیم میخوریم
(ایییییی میبینی بچم چقدر کیوتههههههه♥️🤧)
بعد باهم رفتیم شهر بازی و تقریبا همه ی وسایل رو سوار شدیم که ترن هوایی مونده بود که زنی دست منو گرفت و کشید و باهم دویدیم به سمت ترن هوایی
و باهم سوار شدیم
_________________________________________
ببخشید که کوتاه شد دوست دارین از چه شیپی های براتون بنوسم
۳.۱k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.