که یهو پایه ی تخت میشکنه و سوآ میوفته زمین و از ناحیه ی ک
که یهو پایه ی تخت میشکنه و سوآ میوفته زمین و از ناحیه ی کمر آسیب میبینه با جیغی که سوآ زد همشون اومدن و هی کوک رو سوال پیچ میکردن
سوآ /بابا چی میگین کمرم شکست الان وقت جر و بحثه آخه
لی / بیا بریم بيمارستان
سوا / (در ذهن) لی منو برآید استایل بغل کرد و رفتیم به سوی بيمارستان (همه با هاشون اومدن )
لی سوآ رو برد پیش دکتر
دکتر / خانم کیم شما یکی از سطون فقراتتون شکسته
لی / خوب میشه(نگران .جدی .عصبی)
دکتر / آره نگران نباشید فقط چند هفته طول میکشه
سوآ / دقیقا چند هفته ؟
دکتر /حدود ۳ هفته
لی / ممنون با اجازه
(از اتاق اومدن بیرون)
کوک / سالمی ؟
سوآ / آره ...ولی آخرین بارت باشه هاااا
سولگی / کوک چچه غلطی کردی باز!
رزی / بزار من بگم..غلط عاشقی
جیمین / پسرمون عاشق شده😍
تهیونگ / آخ جون از دستش خلاص میشم😝😝
لی / خفه شید دودقیقه
سوآ / کوک تو بلاخره چه غلطی کردی؟😐🤨
کوک / خب راستش😊😊
لی / بیاین فعلا از بيمارستان بیایم بیرون بعد بگو چه گوهی خوردی داداشم
( اومدن تو حیاط بیمارستان)
سوا / خب زر بزن
کوک / بلد نیستی درست حرف بزنی؟
سوآ / خیر
جیمین / سس ماس گلیر ...
رزی /جیمین ساکت شو
جیمین /....
کوک / خ راستش سوا من ...من.....مننننن...
سوا / تو چیییییی
کوک /من .....دوست دارم..نمیدونم از کی ولی همه ی فکرم شدی تو و خب...
شوگا / خ مبارکه من شما دوتا رو
تهیونگ / مگه عروسیه
شوگا / بزار حرفم تموم شه بعد هر گوهی خواستی بخور.....من شما دوتا رو دوست دختر و دوست پسر مینامم...حالا...میتونین...هم دیگررا...ببوسید
سولگی / اااا فیلم هندی شد
کوک /(از فرصت استفاده کرد و لباش رو رو لبای سوا گذاشت )
همه دست زدن ولی سوا هنوز تو شک بود
پرش به خونه سوآ
کوک / دوست دختر گرامی شام چی داریم😊😊😜
سوا / ی درصد فکر کن من شام بپزم میتونی سفارش بدی
شوگا / داداشم رو بد زایع کردی ...تو از منم بد تری🙄😐😑
بیا پایین
پایین تر
سوا / ما اینیم
خمارییییی
شرط ۶ تا لایک
تانشه نمیزارم گفتم در جریان باشن
سوآ /بابا چی میگین کمرم شکست الان وقت جر و بحثه آخه
لی / بیا بریم بيمارستان
سوا / (در ذهن) لی منو برآید استایل بغل کرد و رفتیم به سوی بيمارستان (همه با هاشون اومدن )
لی سوآ رو برد پیش دکتر
دکتر / خانم کیم شما یکی از سطون فقراتتون شکسته
لی / خوب میشه(نگران .جدی .عصبی)
دکتر / آره نگران نباشید فقط چند هفته طول میکشه
سوآ / دقیقا چند هفته ؟
دکتر /حدود ۳ هفته
لی / ممنون با اجازه
(از اتاق اومدن بیرون)
کوک / سالمی ؟
سوآ / آره ...ولی آخرین بارت باشه هاااا
سولگی / کوک چچه غلطی کردی باز!
رزی / بزار من بگم..غلط عاشقی
جیمین / پسرمون عاشق شده😍
تهیونگ / آخ جون از دستش خلاص میشم😝😝
لی / خفه شید دودقیقه
سوآ / کوک تو بلاخره چه غلطی کردی؟😐🤨
کوک / خب راستش😊😊
لی / بیاین فعلا از بيمارستان بیایم بیرون بعد بگو چه گوهی خوردی داداشم
( اومدن تو حیاط بیمارستان)
سوا / خب زر بزن
کوک / بلد نیستی درست حرف بزنی؟
سوآ / خیر
جیمین / سس ماس گلیر ...
رزی /جیمین ساکت شو
جیمین /....
کوک / خ راستش سوا من ...من.....مننننن...
سوا / تو چیییییی
کوک /من .....دوست دارم..نمیدونم از کی ولی همه ی فکرم شدی تو و خب...
شوگا / خ مبارکه من شما دوتا رو
تهیونگ / مگه عروسیه
شوگا / بزار حرفم تموم شه بعد هر گوهی خواستی بخور.....من شما دوتا رو دوست دختر و دوست پسر مینامم...حالا...میتونین...هم دیگررا...ببوسید
سولگی / اااا فیلم هندی شد
کوک /(از فرصت استفاده کرد و لباش رو رو لبای سوا گذاشت )
همه دست زدن ولی سوا هنوز تو شک بود
پرش به خونه سوآ
کوک / دوست دختر گرامی شام چی داریم😊😊😜
سوا / ی درصد فکر کن من شام بپزم میتونی سفارش بدی
شوگا / داداشم رو بد زایع کردی ...تو از منم بد تری🙄😐😑
بیا پایین
پایین تر
سوا / ما اینیم
خمارییییی
شرط ۶ تا لایک
تانشه نمیزارم گفتم در جریان باشن
۳.۲k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.