the excitement of love

پارت ۲


جینا: اخ اخ اخ داداش جونم بازم باختی


جیمین: نخیرم تو تقلب کردی


جینا: چطور تو بازی کامپیوتری تقلب کردم اخه ؟


جیمین: نمیدونم اهههههه یکاری کردی دیگه چه میدونم


جینا:😂😂😂😂😂باشه باشه


جیمین: گشنمه تو چی


جینا: اه منم همینطور بزار برم یه چیزی درست کنم بیام


جیمین: اجی خوش قلب خودمی


جینا: اره دیگه توهم تکلیفای منو مینویسی داداش خوش قلب من


جیمین: من غلط بکنم من گشنم نیست


جینا: باشه شوخی کردم
رفتم اشپز خونه خب خب چی درست کنم ام اهان نودل درست میکنم نه نه هروز نودل درست میکنم بزار تو فکر بودم که یهو گوشیم زنگ خورد میلی بود دوست جینا


جینا: سلام خوبی


میلی: سلام ممنون تو خوبی


جینا: ممنون چی شده به من زنگ زدی


میلی: امشب بیا با بچه ها بریم بار


جینا: چیییییی جیمین زنده زنده خاکم میکنه


میلی: بابا جیمین که خوابید میام دنبالت حرف نباشه


جینا: اووووف از دست تو سریع یه چیز درست کردم رفتم میز و حاضر کردم رفتم جیمین رو صدا زدم

*۱۱ شب


جینا: جیمین خوابید رفتم یه لباس پوشیدم ( اسلاید دوم) یه ارایش ملایم کردم موهامو درست کردم رفتم جلوی اینه به خودم نگاه کردم اوووووف جیمین منو این شکلی ببینه میکشه منو خداااااا

* بار


میلی: تو نمیخوری


جینا: چرا حتما.....اخه تو تا حالا دیدی من مشروب بخورم اخه اووووف از دست تو من حس خوبی ندارم بیا زود تر بریم


میلی: تازه اومدیم کجا بریم اخه


جینا: یک ساعت گذشت ولی خبری از رفتن نبود منم یه ابمیوه سفارش دادم و شروع به خوردن کردم یکم که گذشت حوصلم سر رفت به میلی که نگاه کردم دیگه کم کم داشت مست میشد بهش گفتم: میلی میلی میلی بریم دیگه نمیتونی راننده گی هاااااااا



میلی: باشه بابا بزار یکم دیگه میریم


جینا: اوووووف من میرم سرویس


میلی: برو ولی حواست باشه بعدا حامله در نیای


جینا: تخم س.... بزار فقط یجا تنها تو رو گیر بیارم


میلی: باور کن شوخی نمیکنم میخوای منم بیا..


جینا: نخیرم من بچه نیستم



میلی: خود دانی




♡♡♡♡