مانگا ی زیبای حقیقی قسمت ۲
وقتی برگشتن خونه مادر رز با تعجب به صورت رز نگاه کرد و گفت این چه سرو وضعیه بعد بالش به رز پرت کرد و سرشه داد کشیدو رز بدو بدو به اتاقش رفت
و در اتاق رو قفل کرد از خوش حالی داشت داد میکشید و اصلا شب خارش نه برد
و وقتی صبح داشت آماده میشد وقتی میخواست از اتاق بره بیرون گفت وایستا دختر امروز میخوای آزارت بدن سریع رفت پایه میزش و آرایشش رو کرد و اون روز به مدرسه پسری وارد شد که اسمش جانسون بود معلم میگفت بچه ها بلاخره جانسون از مسافرت تابستانی برگشت بعد همه بچه ها براش دست میزدن
و قشنگ معلوم بود همه دخترا قربونش میشدن و با جانسون فکرای بد بد میکردن ولی رز بهش هیچ احساسی بهش نداشت تازه بنظرش خیلی هم تو خودش بود و سرد و بی روح بود رز که از این آدما متنفر بود موقعی که برگشت خونه آرایشش رو پاک کرد داداشه بی ادب و لجبازش ازش عکس گرفت و گفت الان عکست دست منه میخوایی چیکار کنی یاح یاح یاح رز با اصبانیت گفت زود باش عکس رو پاک کن ولی داداشش گفت به شرطی پاک میکنم که بدام هرکار میگم انجام بدی بعد رز گفت باز چی داداشش گفت الان گوشنمه برو برام برگر بخر رز هم با صورت بی آرایش و لباس تو خونگی رفت رستوران و اونجا یک پسر بسیار خوشگل و جذاب بود رز موقعی که برگر رو خرید قلدر های مدرسه قبلیش
و برای رز قلدری کردن و برگر رو له کردن و رز با صورتی گریون داشت فرار میکرد
وسط فرارش ...
ممنون که منتظر قسمت بعدی می مونید《♡》☆♡
و در اتاق رو قفل کرد از خوش حالی داشت داد میکشید و اصلا شب خارش نه برد
و وقتی صبح داشت آماده میشد وقتی میخواست از اتاق بره بیرون گفت وایستا دختر امروز میخوای آزارت بدن سریع رفت پایه میزش و آرایشش رو کرد و اون روز به مدرسه پسری وارد شد که اسمش جانسون بود معلم میگفت بچه ها بلاخره جانسون از مسافرت تابستانی برگشت بعد همه بچه ها براش دست میزدن
و قشنگ معلوم بود همه دخترا قربونش میشدن و با جانسون فکرای بد بد میکردن ولی رز بهش هیچ احساسی بهش نداشت تازه بنظرش خیلی هم تو خودش بود و سرد و بی روح بود رز که از این آدما متنفر بود موقعی که برگشت خونه آرایشش رو پاک کرد داداشه بی ادب و لجبازش ازش عکس گرفت و گفت الان عکست دست منه میخوایی چیکار کنی یاح یاح یاح رز با اصبانیت گفت زود باش عکس رو پاک کن ولی داداشش گفت به شرطی پاک میکنم که بدام هرکار میگم انجام بدی بعد رز گفت باز چی داداشش گفت الان گوشنمه برو برام برگر بخر رز هم با صورت بی آرایش و لباس تو خونگی رفت رستوران و اونجا یک پسر بسیار خوشگل و جذاب بود رز موقعی که برگر رو خرید قلدر های مدرسه قبلیش
و برای رز قلدری کردن و برگر رو له کردن و رز با صورتی گریون داشت فرار میکرد
وسط فرارش ...
ممنون که منتظر قسمت بعدی می مونید《♡》☆♡
۹۲۸
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.