ببخش که زبانم نچرخید بگویم دلتنگی امانم را بریده
ببخش که زبانم نچرخید بگویم دلتنگی امانم را بریده
که دوست داشتنت از عمیق ترین لایه های دلم برآمد
پرید توی گلوم و نتوانستم تحویلت دهم
من آدمِ دوست داشتن های پرسر و صدا نیستم
آرامم
ساکت
کمی خجالتی
این یادت باشد
آدم های آرام رازهای پرآشوب دارند و تو پرآشوب ترین راز منی
مَگوترینش
بی اجازه نفس میکشی
قدم میزنی
زندگی میکنی
لا به لای تمام سکوت ها
نگاه ها و شعرهام...
که دوست داشتنت از عمیق ترین لایه های دلم برآمد
پرید توی گلوم و نتوانستم تحویلت دهم
من آدمِ دوست داشتن های پرسر و صدا نیستم
آرامم
ساکت
کمی خجالتی
این یادت باشد
آدم های آرام رازهای پرآشوب دارند و تو پرآشوب ترین راز منی
مَگوترینش
بی اجازه نفس میکشی
قدم میزنی
زندگی میکنی
لا به لای تمام سکوت ها
نگاه ها و شعرهام...
۶.۷k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳