★دختری در سیاهی 2 ★
دامیان:باز این دختره( رزا) هر*زه اومد...آنیا اونجاست حالا وقت اینکه تلافی کنم
(فلش بک)
•
•
•
معلم:بچه ها قراره بریم اردو
که یه دفعه کلاس شروع شد از پچ پچ بچه ها
معلم:ساکتتت(اعصبانی)
بچه ها:ب...بله
معلم:خوب گروه هایی که میگم باید کنار هم باشن
گروهA:آنیا،رزا،بکی،و...دامیان
بکی و آنیا:استاد لطفا روزا رو حذف کنیددد
دامیان:استاد از شما نظر نخواست رزا هم میاد تو گروه ما
معلم:ممنون دامیان....ادامه میدم
گروهB:جک،هینا،ماری،لیان
گروهC:لئو،رئلیانا،هیکا،میوکی
آنیا:اهه باز این پسره ی .... نظر داد...
منم مخفیانه بهش زبون دراوردم
که یه دفعه اعصبانی شد و با دوستاش شروع کرد به حرف زدن
•
•
•
•••فردا اردو•••
آنیا:همینطور که داشتیم میرسیدیم رزا هی به من تیکه مینداخت
دیگه واقعا اعصابم داشت خط خطی میشد که پام و گذاشتم جلو پاش
و همون موقع دیدم دامیان با مخ افتاد زمین...
رزا:دامیان_ساما حالتون خوبه؟(با صدای خیلی لوس)
آنیا:بهتره دفعه دیگه جلو پات رو نکاه کنی احمق_ساما
دامیان:خفههه تقصیر تو بود
•
•
•
•••زمان مدرسه•••
دامیان:داشتم میرفتم سمت آنیا که یه نفر خورد بهم و افتادم رو...
★ممنون که رمان من رو میخونید(ویرایش شده)★
(فلش بک)
•
•
•
معلم:بچه ها قراره بریم اردو
که یه دفعه کلاس شروع شد از پچ پچ بچه ها
معلم:ساکتتت(اعصبانی)
بچه ها:ب...بله
معلم:خوب گروه هایی که میگم باید کنار هم باشن
گروهA:آنیا،رزا،بکی،و...دامیان
بکی و آنیا:استاد لطفا روزا رو حذف کنیددد
دامیان:استاد از شما نظر نخواست رزا هم میاد تو گروه ما
معلم:ممنون دامیان....ادامه میدم
گروهB:جک،هینا،ماری،لیان
گروهC:لئو،رئلیانا،هیکا،میوکی
آنیا:اهه باز این پسره ی .... نظر داد...
منم مخفیانه بهش زبون دراوردم
که یه دفعه اعصبانی شد و با دوستاش شروع کرد به حرف زدن
•
•
•
•••فردا اردو•••
آنیا:همینطور که داشتیم میرسیدیم رزا هی به من تیکه مینداخت
دیگه واقعا اعصابم داشت خط خطی میشد که پام و گذاشتم جلو پاش
و همون موقع دیدم دامیان با مخ افتاد زمین...
رزا:دامیان_ساما حالتون خوبه؟(با صدای خیلی لوس)
آنیا:بهتره دفعه دیگه جلو پات رو نکاه کنی احمق_ساما
دامیان:خفههه تقصیر تو بود
•
•
•
•••زمان مدرسه•••
دامیان:داشتم میرفتم سمت آنیا که یه نفر خورد بهم و افتادم رو...
★ممنون که رمان من رو میخونید(ویرایش شده)★
۲.۲k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.