---

---
چند ماه بعد از آن شب سرنوشت‌ساز، دنیا و جیمین به یکدیگر نزدیک‌تر شدند. دنیا با عشق و حمایت جیمین، به یک زن قوی و مستقل تبدیل شده بود. او تصمیم گرفته بود که به دنبال آرزوهایش برود و در دنیای هنر و طراحی لباس فعالیت کند. جیمین همیشه در کنار او بود و به او کمک می‌کرد تا به اهدافش برسد.

اما زندگی آرام آن‌ها به زودی با چالش‌های جدیدی روبرو شد. یکی از دشمنان قدیمی جیمین، که به تازگی از زندان آزاد شده بود، تصمیم گرفت تا انتقام بگیرد. او متوجه شد که جیمین از دنیای مافیا کناره‌گیری کرده و حالا در حال ساختن زندگی جدیدی با دنیا است.

یک شب، در حالی که دنیا در حال آماده‌سازی برای نمایشگاه طراحی لباسش بود، جیمین متوجه شد که دشمنش در حال نزدیک شدن به دنیا است. او به سرعت به محل نمایشگاه رفت و با تمام قوا سعی کرد تا دنیا را از خطر نجات دهد. در این لحظه، جیمین فهمید که عشقش به دنیا نه تنها او را قوی‌تر کرده، بلکه او را نیز در معرض خطر قرار داده است.

در یک درگیری شدید، جیمین با دشمنش روبرو شد. او می‌دانست که نمی‌تواند به دنیای مافیا برگردد، اما برای حفاظت از دنیا، حاضر بود هر کاری انجام دهد. در نهایت، با شجاعت و مهارتش، جیمین توانست بر دشمنش غلبه کند و دنیا را نجات دهد.

بعد از این حادثه، دنیا و جیمین تصمیم گرفتند که دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند آن‌ها را از هم جدا کند. آن‌ها با هم به سفرهای جدیدی رفتند و زندگی‌شان را با عشق و خوشبختی پر کردند. دنیا به عنوان یک طراح معروف شناخته شد و جیمین نیز به عنوان یک مردی که از دنیای تاریک مافیا فرار کرده و حالا در کنار عشقش زندگی می‌کند، مورد احترام قرار گرفت.

آن‌ها با هم نشان دادند که عشق واقعی می‌تواند بر هر مانعی غلبه کند و زندگی جدیدی را بسازد که پر از امید و خوشبختی باشد.

---
امیدوارم لذت برده باشی! 😊