علی ستیزی
#علی_ستیزی
#معاویه
و از مدائنی نقل شده " که گفته است:
«معاویه به کارگزاران خود در همه جا نوشت:
شهادت هیچ یک از شیعیان علی بن ابیطالب را نپذیرید...
و بنگرید تا هرکس از طرفداران عثمان نزد شما هستند و فضائل او را نقل میکنند آنها را به خود نزدیک کنید و گرامی دارید، و هرکس در فضیلت #عثمان حدیثی نقل کرد نام او و پدر و فامیل او را من بنویسید...
کار به جائی رسید که معاویه به کارگزاران مزبور نوشت؛:
حدیث در فضیلت عثمان زیاد شده و از حد گذشته و همهٔ شهرها و قراء و قصبات را پر کرده،
از این پس با رسیدن این بخشنامه دستور دهید در فضیلت دیگر #صحابه و خلفاء حدیث گویند، ولی اجازه ندهید احدی از مسلمانان حدیثی دربارهٔ #ابوتراب روایت کند...
و همین سبب شد تا حدیث های جعلی و دروغی که هیچ حقیقت نداشت در مناقب دیگر #صحابه نقل کنند و آنها را در منابر ذکر کرده و به معلمان یاد دهند و آنها نیز برای بچه ها در مدرسه ها بازگو کرده و تدریجاً جزء درسهای روزانه آنها قرار گرفت...
و مدتی هم بر این منوال گذشت...
سپس به همان کارگزاران نوشت:
از این پس بنگرید تا هر کسی که ثابت شد #شیعه_علی و دوستدار او و یا دوستدار خاندان او است نام او را از حقوق بگیران بیت المال قطع کرده و همهٔ امتیازات و عطایای او را حذف کنید...
به دنبال آن نامهٔ دیگری رسید به این مضمون:
که هر کسی به دوستی علی بن ابیطالب و خاندان او متهم شد او را دستگیر نموده و خانه اش را خراب کنید.
که در آن موقع سخت ترین بلاها و گرفتاریها متوجه مردم عراق و به خصوص مردم #کوفه شد، و کار به جایی رسید که شیعیان علی بن ابیطالب با ترس شدید به خانهٔ دوستان خود که آنها را می شناختند رفته و در پنهانی با یکدیگر سخن بگویند، و جرأت آنکه نزد زن و بچه و یا خدمتکار آنها نیز سخنی بگویند نداشتند.
اینجا بود که حدیث های دروغ و بهتان بسیار شد و قاضیان و والیان بر این منوال روزگار خود می گذراندند،
و آنوقت بود که آزمایش سختی پیش آمد و از همه گروهها بیشتر، #قاریان ریا کار و افراد ضعیف الایمانی که تظاهر به خضوع و عبادت می کردند دچار لغزش شده و بخاطر نزدیکی به کارگزاران #معاویه و کسب مال و منال و زمین و باغ و خانه و تقرب به دربار حدیثهای زیادی را به دروغ جعل کردند، و این حدیثهای جعلی و دروغ تدریجاً به متدینین و کسانی که از #دروغ پرهیز می کردند منتقل گردید، و به خیال اینکه آنها صحیح و راست است آن حدیثها را پذیرفته و روایت کردند، و اگر میدانستند دروغ و باطل است هیچگاه نقل نمی کردند...
و کار بر همین منوال گذشت تا آنگاه که حسن بن علی علیهما السلام از دنیا رفت که بلاء و آزمایش سخت تر و فزونتر گردید...»
النصایح الکافیه صفحه ۷۲ و ۷۳
#معاویه
و از مدائنی نقل شده " که گفته است:
«معاویه به کارگزاران خود در همه جا نوشت:
شهادت هیچ یک از شیعیان علی بن ابیطالب را نپذیرید...
و بنگرید تا هرکس از طرفداران عثمان نزد شما هستند و فضائل او را نقل میکنند آنها را به خود نزدیک کنید و گرامی دارید، و هرکس در فضیلت #عثمان حدیثی نقل کرد نام او و پدر و فامیل او را من بنویسید...
کار به جائی رسید که معاویه به کارگزاران مزبور نوشت؛:
حدیث در فضیلت عثمان زیاد شده و از حد گذشته و همهٔ شهرها و قراء و قصبات را پر کرده،
از این پس با رسیدن این بخشنامه دستور دهید در فضیلت دیگر #صحابه و خلفاء حدیث گویند، ولی اجازه ندهید احدی از مسلمانان حدیثی دربارهٔ #ابوتراب روایت کند...
و همین سبب شد تا حدیث های جعلی و دروغی که هیچ حقیقت نداشت در مناقب دیگر #صحابه نقل کنند و آنها را در منابر ذکر کرده و به معلمان یاد دهند و آنها نیز برای بچه ها در مدرسه ها بازگو کرده و تدریجاً جزء درسهای روزانه آنها قرار گرفت...
و مدتی هم بر این منوال گذشت...
سپس به همان کارگزاران نوشت:
از این پس بنگرید تا هر کسی که ثابت شد #شیعه_علی و دوستدار او و یا دوستدار خاندان او است نام او را از حقوق بگیران بیت المال قطع کرده و همهٔ امتیازات و عطایای او را حذف کنید...
به دنبال آن نامهٔ دیگری رسید به این مضمون:
که هر کسی به دوستی علی بن ابیطالب و خاندان او متهم شد او را دستگیر نموده و خانه اش را خراب کنید.
که در آن موقع سخت ترین بلاها و گرفتاریها متوجه مردم عراق و به خصوص مردم #کوفه شد، و کار به جایی رسید که شیعیان علی بن ابیطالب با ترس شدید به خانهٔ دوستان خود که آنها را می شناختند رفته و در پنهانی با یکدیگر سخن بگویند، و جرأت آنکه نزد زن و بچه و یا خدمتکار آنها نیز سخنی بگویند نداشتند.
اینجا بود که حدیث های دروغ و بهتان بسیار شد و قاضیان و والیان بر این منوال روزگار خود می گذراندند،
و آنوقت بود که آزمایش سختی پیش آمد و از همه گروهها بیشتر، #قاریان ریا کار و افراد ضعیف الایمانی که تظاهر به خضوع و عبادت می کردند دچار لغزش شده و بخاطر نزدیکی به کارگزاران #معاویه و کسب مال و منال و زمین و باغ و خانه و تقرب به دربار حدیثهای زیادی را به دروغ جعل کردند، و این حدیثهای جعلی و دروغ تدریجاً به متدینین و کسانی که از #دروغ پرهیز می کردند منتقل گردید، و به خیال اینکه آنها صحیح و راست است آن حدیثها را پذیرفته و روایت کردند، و اگر میدانستند دروغ و باطل است هیچگاه نقل نمی کردند...
و کار بر همین منوال گذشت تا آنگاه که حسن بن علی علیهما السلام از دنیا رفت که بلاء و آزمایش سخت تر و فزونتر گردید...»
النصایح الکافیه صفحه ۷۲ و ۷۳
۱.۶k
۱۱ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.