تبهکار فریبنده
سوار ماشین شدم تا دم عمارت چویی هیچ حرفی بینمون رد بدل نشد وقتی رفتیم داخل چویی با لبخند فیک امدم طرفمون
πبه به ببین کی اینجاست پسر و عروس گلم خوشم امدید
_سلام پدر خوبید
+سلام
πشما رو می بینم حالم خوب میشه برید بشینید برید
با تهیونگ طرف یک میز نشستیم که پیش خدمت با یک سینی که توش انواع نوشیدنی های الکلی و شراب بود به طرفمون امد تهیونگ یک جام شراب برداشت و من بد بخت به خاطر این بچه چیزی بر نداشتم بعد از شراب با سینی دسر امدن من هم یک دسر توت فرنگی برداشتم امدم بخورم که تهیونگ از دستم گرفت
+چیکار می کنی
_ دارم از زن و بچم مراقبت می کنم
+مگه میدونه حاملهام که بخواد مسمومم کنه
_نه
+پس بزار بخورم
_ تا دارم بر می گردم چیزی نمی خوری
+کجا میری با توام
اما اون بدون توجه به من رفت
_
πبه به ببین کی اینجاست پسر و عروس گلم خوشم امدید
_سلام پدر خوبید
+سلام
πشما رو می بینم حالم خوب میشه برید بشینید برید
با تهیونگ طرف یک میز نشستیم که پیش خدمت با یک سینی که توش انواع نوشیدنی های الکلی و شراب بود به طرفمون امد تهیونگ یک جام شراب برداشت و من بد بخت به خاطر این بچه چیزی بر نداشتم بعد از شراب با سینی دسر امدن من هم یک دسر توت فرنگی برداشتم امدم بخورم که تهیونگ از دستم گرفت
+چیکار می کنی
_ دارم از زن و بچم مراقبت می کنم
+مگه میدونه حاملهام که بخواد مسمومم کنه
_نه
+پس بزار بخورم
_ تا دارم بر می گردم چیزی نمی خوری
+کجا میری با توام
اما اون بدون توجه به من رفت
_
۱.۴k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.