"راه خیانت"
"راه خیانت"
پارت¹³
ویو ا/ت
یه چند هفته ایی میشه منو کوک با هم توی رابطیم خانواده هامون هم از این موضوع خیلی خوشحالن
امروز قراره کوک بیاد دنبالم بریم بیرون
زود اماده شدم و یه لباس خوشگل پوشیدم ارایش نکردم و فقط برق لب زدم عطر مورعلاقو زدم و رفتم بیرون و منتظر کوک موندم که دیدم داره میاد وایساد پیاده شد
کوک:اووو خانوم شماره بدم پاره کنی
ا/ت:برو اقا مزاحم نشو من دوست پسر دارم
کوک:دیونه(با لبخند)
سوار ماشین شدیم رفتیم کلی گشتیم
.
.
.
.
.
کوک منو رسوند خونه
ا/ت:خیلی ممنون عشقم خیلی خوش گذشت
کوک:هوم به منم خیلی خوش گذشت
ا/ت میگم بیا ازدواج کنیم
ا/ت:چی؟
کوک:بیا ازدواج کنیم
ا/ت:کوک شوخی میکنی دیگه؟؟
کوک:نه!کاملا جدیم خوب بهش فکر کن و بهم خبر بده
ا/ت:باشه پس خدافظ
کوک:خدافظ(با لبخند)
پیاده شدم رفتم خونه رفتم تو اتاقم داشتم به حرفای کوک فکر میکردم به جولیا زنگ زدم و همه چیو تعریف کردم
جولیا:واو...
اسلاید 1 لباس ا/ت برای بیرون
پارت¹³
ویو ا/ت
یه چند هفته ایی میشه منو کوک با هم توی رابطیم خانواده هامون هم از این موضوع خیلی خوشحالن
امروز قراره کوک بیاد دنبالم بریم بیرون
زود اماده شدم و یه لباس خوشگل پوشیدم ارایش نکردم و فقط برق لب زدم عطر مورعلاقو زدم و رفتم بیرون و منتظر کوک موندم که دیدم داره میاد وایساد پیاده شد
کوک:اووو خانوم شماره بدم پاره کنی
ا/ت:برو اقا مزاحم نشو من دوست پسر دارم
کوک:دیونه(با لبخند)
سوار ماشین شدیم رفتیم کلی گشتیم
.
.
.
.
.
کوک منو رسوند خونه
ا/ت:خیلی ممنون عشقم خیلی خوش گذشت
کوک:هوم به منم خیلی خوش گذشت
ا/ت میگم بیا ازدواج کنیم
ا/ت:چی؟
کوک:بیا ازدواج کنیم
ا/ت:کوک شوخی میکنی دیگه؟؟
کوک:نه!کاملا جدیم خوب بهش فکر کن و بهم خبر بده
ا/ت:باشه پس خدافظ
کوک:خدافظ(با لبخند)
پیاده شدم رفتم خونه رفتم تو اتاقم داشتم به حرفای کوک فکر میکردم به جولیا زنگ زدم و همه چیو تعریف کردم
جولیا:واو...
اسلاید 1 لباس ا/ت برای بیرون
۱۴.۰k
۰۷ خرداد ۱۴۰۲