اتش سرد
اتش سرد
ادامه پارت ۱۲
یونگی:هوفففف خدااااا الکسسسسسسسس
الکس:بله
یونگی:یا اصغر تو اینجایی؟
الکس:برم؟
یونگی:نههههه.....کولرو بزن بعد برو
ا.ت:نههههههه.....بستنیم بیاررر
الکس :کلفت گیر اوردین
یونگی....ا.ت...مینا:اره
الکس:هوفففف اسک.....نابغه ها کنا بخاری نشستین😐
مینا ا.ت یونگی:چیییییییییییییییی
الکس:نخود چی پاسید یه جا دیگه بشینید منم داره گرمم میشه
مینا:باوش پاشید
(رفتن یه جا دیگه نشستن که...........)
ا.ت:وویییییی چقدر سردهههه
مینا:وووووووووو
یونگی:..........(یخ زده😔)
ا.ت:وااااااا چرا یون یون اینجوری شد؟
مینا:فقد من حق دارم بهش بگم یون یون(خب مینا قراره شخصیت لوسه داستان باشه)
یونگی:هیچکدومتون نباید بهم بگید یون یون
مینا:یا استوقدوس تو کی اب شدی؟!
ا.ت:یونگی تو یخ زده بودی این گاوه نر(مینا😂)منو زد
مینا:هوشششش من زدمت؟تو منو کتلت کردی
ا.ت:چیییی؟من دستم به تو خورد؟
یونگی:سکوتی میکنم در حد عربده(تو ذهنش)دارین میشنوین دیگه؟(بازم تو ذهنش)
مینا و ا.ت:بعله جناب عالیجناب🗿(اینام تو ذهنشون )
الکس ویو
دیدم صدایی ازشون نمیاد گفتم زدن همو کشتن ولی وقتی رفتم دیدم همینجوری دارن همو نگاه میکنن یهو ا.ت جر خورد
ا.ت:جرررررررر
ا.ت ویو
همینجوری داشتیم تو ذهنمون باهم حرف میزدیم یهو دیدم الکس مث گاو وایساده داره نگامون میکنه
ا.ت:جرررررررر
مینا و یونگی متعجب به ا.ت نگاه میکنن که ا.ت میفهمه و میگه
ا.ت:نه اخه نگاش کن مث گاو داره نگاه میکنه خخخخخخخخخخخ
الکس:چرا باید مث خودت به خودت نگاه کنم؟
ا.ت:خیلی پرویی(دمپایی زاپاسشو میندازه تو صورتش)
الکس:اخ وحشیته
یونگی:اولین بار که منو منم همینو گفتم و الان منتظر باید منتظر بعدی باشی
الکس:اخخخخخخخ
یونگی:دیدی؟
فک کنم بس باشه
ماچ بهتونننننننننن
۵ لایک موخوامممممم
ادامه پارت ۱۲
یونگی:هوفففف خدااااا الکسسسسسسسس
الکس:بله
یونگی:یا اصغر تو اینجایی؟
الکس:برم؟
یونگی:نههههه.....کولرو بزن بعد برو
ا.ت:نههههههه.....بستنیم بیاررر
الکس :کلفت گیر اوردین
یونگی....ا.ت...مینا:اره
الکس:هوفففف اسک.....نابغه ها کنا بخاری نشستین😐
مینا ا.ت یونگی:چیییییییییییییییی
الکس:نخود چی پاسید یه جا دیگه بشینید منم داره گرمم میشه
مینا:باوش پاشید
(رفتن یه جا دیگه نشستن که...........)
ا.ت:وویییییی چقدر سردهههه
مینا:وووووووووو
یونگی:..........(یخ زده😔)
ا.ت:وااااااا چرا یون یون اینجوری شد؟
مینا:فقد من حق دارم بهش بگم یون یون(خب مینا قراره شخصیت لوسه داستان باشه)
یونگی:هیچکدومتون نباید بهم بگید یون یون
مینا:یا استوقدوس تو کی اب شدی؟!
ا.ت:یونگی تو یخ زده بودی این گاوه نر(مینا😂)منو زد
مینا:هوشششش من زدمت؟تو منو کتلت کردی
ا.ت:چیییی؟من دستم به تو خورد؟
یونگی:سکوتی میکنم در حد عربده(تو ذهنش)دارین میشنوین دیگه؟(بازم تو ذهنش)
مینا و ا.ت:بعله جناب عالیجناب🗿(اینام تو ذهنشون )
الکس ویو
دیدم صدایی ازشون نمیاد گفتم زدن همو کشتن ولی وقتی رفتم دیدم همینجوری دارن همو نگاه میکنن یهو ا.ت جر خورد
ا.ت:جرررررررر
ا.ت ویو
همینجوری داشتیم تو ذهنمون باهم حرف میزدیم یهو دیدم الکس مث گاو وایساده داره نگامون میکنه
ا.ت:جرررررررر
مینا و یونگی متعجب به ا.ت نگاه میکنن که ا.ت میفهمه و میگه
ا.ت:نه اخه نگاش کن مث گاو داره نگاه میکنه خخخخخخخخخخخ
الکس:چرا باید مث خودت به خودت نگاه کنم؟
ا.ت:خیلی پرویی(دمپایی زاپاسشو میندازه تو صورتش)
الکس:اخ وحشیته
یونگی:اولین بار که منو منم همینو گفتم و الان منتظر باید منتظر بعدی باشی
الکس:اخخخخخخخ
یونگی:دیدی؟
فک کنم بس باشه
ماچ بهتونننننننننن
۵ لایک موخوامممممم
۴.۰k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.