🌑🍷وقتی مافیا بود....🍷🌑 part :۳۲
کوک ویو:
اعصابم خورد شده بود ا.ت واقعا حالش بد بود از قیافش معلوم بود دل درد داره هی دلشو میگرفت از اون طرفم هی داشت
گریه میکرد که گفتم پاشه بریم
_ا.ت پاشو بریم !
(علامت بابای ا.ت!)
!حق نداری دخترمو جایی ببری جونگ کوک
_(پوزخند)خیلی وقته مال خودم کردمش به موقشم رسمی مال خودم میکنمش !
!چی!!!ا.ت این داره چی میگه !
+آره !!آره من دیگه دختر نیستم !و خیلیم از این قضیه رازیم !به کسیم مربوط نیست
!مثل اینکه خیلی بهت رو دادم
_عمو همه ی ما میدونیم ا.ت دختر شما نیست الآنم زن عمو گفتش که نیست الان ا.ت تنها رابطه ای که با شما داره اونم اینه که دوست دختر منه که به زودی زنمم میشه پس حق توهین به ا.ت رو ندارین ا.ت خطط قرمز منه !(دست ا.ت رو گرفت رفتن توی ماشین
ا.ت ویو:
واقعا دلم درد میکرد انگار بخیم داشت پاره میشد اما اصلا برام مهم نبود وقتی میخواستن کوک رو پیش من خراب کنن یعنی فقط میخواستم برینم بهشون اما وقتی کوک ازم طرفداری کرد خیلی حس خوبی گرفتم از این ناراحت بودم که دیگه دختر نیستم اما چه اهمیتی داره وقتی کسی که خیلی دوسش دارم بهم ت.جاوز کرد دوست داشتم با خواسته ی خودم باهاش رابطه داشته باشم اما نشد و اصلا مهم نیست برام فقط کوک برام مهمه
_ا.ت حالت خوبه ؟درد نداری ؟چیزیت نشد ؟روالی؟ا.ت.
+دلم خیلییی درد میکنه (گریه)
_میخوای بریم دکتر
+نه حال و هوای بیمارستان ندارم محیطش حالمو بد میکنه
_پس بزار بگم دکترت بیاد خونه ببینتت
+دکترم ؟
_اون روز اون دکتری که نجاتت داد. و دکتر شخصیت کردم
+آها ،باشه بگو بیاد
(پرش زمانی به خونه)
(علامت دکی ؛)
؛آقای جئون خدایی نکرده چیزی شده
_نمیدونم ا.ت یکم بهش فشار اومده الآنم خیلی درد داره کلا داره گریه میکنه ترسیدم چیزی شده باشه
؛بزارین ببینم ....
حمایت پلیز 😚
برین ،برین حال کنین با این ادمینتون 😂😎
اعصابم خورد شده بود ا.ت واقعا حالش بد بود از قیافش معلوم بود دل درد داره هی دلشو میگرفت از اون طرفم هی داشت
گریه میکرد که گفتم پاشه بریم
_ا.ت پاشو بریم !
(علامت بابای ا.ت!)
!حق نداری دخترمو جایی ببری جونگ کوک
_(پوزخند)خیلی وقته مال خودم کردمش به موقشم رسمی مال خودم میکنمش !
!چی!!!ا.ت این داره چی میگه !
+آره !!آره من دیگه دختر نیستم !و خیلیم از این قضیه رازیم !به کسیم مربوط نیست
!مثل اینکه خیلی بهت رو دادم
_عمو همه ی ما میدونیم ا.ت دختر شما نیست الآنم زن عمو گفتش که نیست الان ا.ت تنها رابطه ای که با شما داره اونم اینه که دوست دختر منه که به زودی زنمم میشه پس حق توهین به ا.ت رو ندارین ا.ت خطط قرمز منه !(دست ا.ت رو گرفت رفتن توی ماشین
ا.ت ویو:
واقعا دلم درد میکرد انگار بخیم داشت پاره میشد اما اصلا برام مهم نبود وقتی میخواستن کوک رو پیش من خراب کنن یعنی فقط میخواستم برینم بهشون اما وقتی کوک ازم طرفداری کرد خیلی حس خوبی گرفتم از این ناراحت بودم که دیگه دختر نیستم اما چه اهمیتی داره وقتی کسی که خیلی دوسش دارم بهم ت.جاوز کرد دوست داشتم با خواسته ی خودم باهاش رابطه داشته باشم اما نشد و اصلا مهم نیست برام فقط کوک برام مهمه
_ا.ت حالت خوبه ؟درد نداری ؟چیزیت نشد ؟روالی؟ا.ت.
+دلم خیلییی درد میکنه (گریه)
_میخوای بریم دکتر
+نه حال و هوای بیمارستان ندارم محیطش حالمو بد میکنه
_پس بزار بگم دکترت بیاد خونه ببینتت
+دکترم ؟
_اون روز اون دکتری که نجاتت داد. و دکتر شخصیت کردم
+آها ،باشه بگو بیاد
(پرش زمانی به خونه)
(علامت دکی ؛)
؛آقای جئون خدایی نکرده چیزی شده
_نمیدونم ا.ت یکم بهش فشار اومده الآنم خیلی درد داره کلا داره گریه میکنه ترسیدم چیزی شده باشه
؛بزارین ببینم ....
حمایت پلیز 😚
برین ،برین حال کنین با این ادمینتون 😂😎
۱۱.۶k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.