عشق شیرین p25

(همشون صبحونه خوردن و ا/ت زنگ زد به دخترا)
*مکالمه گروهی*
همه باهم میگن :تروخدا دعوام نکنید
×یعنی چی مگه شما خونه نبودید
~من نبودم ا/ت توهم نبودی
+نوچ
×کجا بودین
+اول خودت بگو
×من........چیزه من
~چیزه چیزه نکن بگو
×باشه میگم اما بعدش هیچی نگید
+باشه
×من دیشب با تهیونگ بودم الانم باهمیم خب شما چیکار کردین
~+چییییییییییییییییی
×قرار بود چیزی نگین هااون تو بگو
~باشه چیزی نیست منم با جیمین خوابیدم الانم رلیم
×متجرا داره خطرناک میشه ا/ت نگو توهم........
~ا/ت بگو بدو
+خب منم الان صاحبم جونگکوکه
هرسه تا زدن زیر خنده که پسرا صداشون کردن
+بچه ها کوکی داره صدام می‌کنه می‌خوایم بریم شهره بازی
~عه ماهم
×پس عالیه چون منو تهیونگی‌ هم می‌خوایم بریم شهره بازی پس همو میبینم
~اما کجا
+جلوی اتاق وحشت خوبه
×عالیه
~خوبه
+پس بابای
~بای
×بابایییی
*پایان مکالمه*