پارت 3 جیمین
ویو ا/ت
من پشت ماشین نشسته بودم نمیدونستم چیکار کنم
که یکهو جک گفت دیگه مال منی بیبی
ترسیدم
و اون اومد پشت پیشم نشست
ویو جک
نمیخواستم به ا/ت صدمه بزنم واسه همین فقط بغلش کردم و گفتم منو یادت نیست ا/ت؟
و قطره اشکی از چشمم جاری شد
ویو ا/ت
من پشت ماشین نشسته بودم نمیدونستم چیکار کنم
که یکهو جک گفت دیگه مال منی بیبی
ترسیدم
و اون اومد پشت پیشم نشست
ویو جک
نمیخواستم به ا/ت صدمه بزنم واسه همین فقط بغلش کردم و گفتم منو یادت نیست ا/ت؟
و قطره اشکی از چشمم جاری شد
ا/ت گفت چی من یادم نیست تو کی هستی؟
جک. چییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟
ت..ت..و منو یادت نیست؟
ا/ت {نه یادم نیست }
پرش زمانی
رسیدیم خونه کنجکاو شده بودم به مامان ا/ت زنگ زدم
سلام خاله
م/ت سلام عزیزمک
جک اتفاقی برای ا/ت افتاده؟؟
خاله چیزی گفت که شوک شدم
15 لایک
من پشت ماشین نشسته بودم نمیدونستم چیکار کنم
که یکهو جک گفت دیگه مال منی بیبی
ترسیدم
و اون اومد پشت پیشم نشست
ویو جک
نمیخواستم به ا/ت صدمه بزنم واسه همین فقط بغلش کردم و گفتم منو یادت نیست ا/ت؟
و قطره اشکی از چشمم جاری شد
ویو ا/ت
من پشت ماشین نشسته بودم نمیدونستم چیکار کنم
که یکهو جک گفت دیگه مال منی بیبی
ترسیدم
و اون اومد پشت پیشم نشست
ویو جک
نمیخواستم به ا/ت صدمه بزنم واسه همین فقط بغلش کردم و گفتم منو یادت نیست ا/ت؟
و قطره اشکی از چشمم جاری شد
ا/ت گفت چی من یادم نیست تو کی هستی؟
جک. چییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟
ت..ت..و منو یادت نیست؟
ا/ت {نه یادم نیست }
پرش زمانی
رسیدیم خونه کنجکاو شده بودم به مامان ا/ت زنگ زدم
سلام خاله
م/ت سلام عزیزمک
جک اتفاقی برای ا/ت افتاده؟؟
خاله چیزی گفت که شوک شدم
15 لایک
۱۹.۹k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.