بازی شیرین پارت ۵ 💗💞 (:
+ یهو یه نفر کتشو گرفت دورم نگا کردم جیهوپ بود .
_ سرما نخوری بیوفتی رو دستم.
+ م..ممنون 😳
_ اوم قابلی نداش .
+ میشه اسمتو بدونم ؟
_ جیهوپ !
+ به کارم ادامه دادم .
یکم گذشت تا اینکه یه دختری با لباس باز و آرایش غلیظ داشت با نار و عشوه میرفت سمت در عمارت تا منو دید اومد سمتم .
[ خب اون دختره اسمش هیلدا ست هیلدا یه ه.ر.ز.ه ست که عاشق جیهوپه علامتش هم # . ]
# هی کلفت !
+ با منی ؟
# غیر تو مگه کسی هم هس ؟
+ خب بگو !
# تو خدمتکار جدیدی ؟
+ بله .
# آهان منو ببر پیش اربابت.
+ چشم ! همراهم بیایید .
بردمش اتاق ارباب و در زدم تا جیهوپ گفت بیا داخل دختره با سر رف .
منم رفتم تا تنها باشن ولی ته دلم یه جوری بود عصبی شده بودم . عه دختر به خودت بیا یه روز نشده اومدی بعد داری حسودی میکنی پوففف .
* پرش زمانی به ۱ هفته بعد *
+ .......
ادامه دارد .....
_ سرما نخوری بیوفتی رو دستم.
+ م..ممنون 😳
_ اوم قابلی نداش .
+ میشه اسمتو بدونم ؟
_ جیهوپ !
+ به کارم ادامه دادم .
یکم گذشت تا اینکه یه دختری با لباس باز و آرایش غلیظ داشت با نار و عشوه میرفت سمت در عمارت تا منو دید اومد سمتم .
[ خب اون دختره اسمش هیلدا ست هیلدا یه ه.ر.ز.ه ست که عاشق جیهوپه علامتش هم # . ]
# هی کلفت !
+ با منی ؟
# غیر تو مگه کسی هم هس ؟
+ خب بگو !
# تو خدمتکار جدیدی ؟
+ بله .
# آهان منو ببر پیش اربابت.
+ چشم ! همراهم بیایید .
بردمش اتاق ارباب و در زدم تا جیهوپ گفت بیا داخل دختره با سر رف .
منم رفتم تا تنها باشن ولی ته دلم یه جوری بود عصبی شده بودم . عه دختر به خودت بیا یه روز نشده اومدی بعد داری حسودی میکنی پوففف .
* پرش زمانی به ۱ هفته بعد *
+ .......
ادامه دارد .....
۲.۴k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.