پارت ۶ فیک کوک
پارت ۶ فیک کوک
جیا.. به یونجنم بگو بیاد
کوک.. میشه باهاش قطع رابطه کنی
جیا.. نههههههه. داد.
کوک.. باش غلط خوردم
وقتی همه اومدن
جی هوپ.. چقدر بهم میاین
شوگا.. اصلا بهم نمییان . حسودی میکوله.
جیا.. خودم میدونم . خیلیییی آروم.
رزی .. بیاید جرعت حقیقت بازی کنیم.
جیا.. خواهرم بزار برسید
لیسا. جنی . جیسو .. راست میگه
کوک.. باشه بشینید خب بچرخونم
به جیمین و شوگا افتاد
جیمین.. ج یا ح
شوگا.. ح
جیمین .. عاشق هستی
شوگا.. آره
جیمین .. کیه
شوگا.. دیگه دیگه
دوباره چرخید
به لیسا و کوک افتاد
ویو جیا
قلبم ریخت مطمئنم الان لیسا میگه جیا رو ببوس
لیسا .. ج یا ح
کوک.. ج
لیسا .. جیا رو ببیوس
کوک .. باشه
و منو بوسید
جیا ویو
حالم بهم خورد چندش لیسا بخدا جرت میدم از پایین جرت میدم
لیسا .. چرا اینجوری نگاه میکنی😅
جیا .. خوشگل ندیدم 😡
و..
کوک .. بسه دیگه
رزی .. آره بهتره ما بریم
همه رفتن
کوک .. خب عشقم چیکار کنیم
جیا .. بکپیم
کوک .. باشه
یه هفته بعد
ویو جیا
تو این ی هفته عاشقش شدم خودمم باورم نمیشه دیگم مث قبل باهاش سر د نیستم دیروز بهم گفت وسایلمو واسه یه هفته جمع کنم میخواد ببرتم یه جایی عرر ساعت ۴ باید ۴ نیم کوک میاد
رفت حموم ۱۰ مین بعد بدگشت لباساشو پوشید و جمع کرد که کوک زنگ زد
کوک.. عشقم
جیا .. بلی
کوک.. بیا اومدم
جیا.. باش
ویو کوک
خیلی ناناز شده بود میخوام بقولمش
جیا .. چ خوش تیپ شدی
کوک.. مرسی تو هم همینطور
بین راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد که کوک گفت
کوک.. رسیدیم
جیا .. اینجا کجاست
کوک .. اینجا ی کلبه هست که خودن درستش کردم
جیا.. چقدر خوشگله
کوک ..بریم تو
رفتیم تو
جیا .. من خوابم میاد
کوک .. برو بخواب
جیا .. خب کجا رو کله تو ک نمیشه بخوابم
کوک.. 😂😂
جیا .. مرگ🥲
کوک .. بیا اینجا بخواب
جیا .. چرا دونفرست
کوک .. چون قراره از این به بعد باهم بخوابیم
جیا... جیعغ من نمیخوام
کوک .. نترس کاریت نمیکنم
جیا.. نه تروخدا بیا بکن
کوک🤣🤣
جیا.. حب برو گمشو لباسمو عوض کنم
کوک.. باش
لباسامو عوض کردم و رفتم ک بخوابم رفتم رو تخت که کوک همینجوری اومد تو
جیا.. هییییی
کوک .. چیه لباساتو ک پوشیدی
جیا.. خو ترسیدم
کوک .. لنگتو جمع کن منم کنارت دراز بکشم
کوک .. امروزم خونه همش پیشتم
جیا.. باش
کوک.. میخوام بوست کنم
جیا .. لپمو بوس کن
کوک.. اما
جیا .. اما اگر نداره
کوک .. باشه
جیا .. باش بابا ناراحت نشو
کوک میسی
ویو کوک
بعد چن مین ک بوسیدمش اونم خوابید منم رفتم بیرون که یهو
ویو جیا
خودمو به خواب زدم ک دیدم کوک رفت بیرون صدای در اومد کوک بهم گفت ک بیرون نمیره آروم رفتم ببینم چیشده ک یهو با صحنه ای ک دیدم خیلی عصبانی شدم
ویو کوک
یهو یه دختر که یه لباس خیلیییی باز پوشیده بود اومد تو و بهم چسبیده لباش چسبوند ب لبام
بایییی
جیا.. به یونجنم بگو بیاد
کوک.. میشه باهاش قطع رابطه کنی
جیا.. نههههههه. داد.
کوک.. باش غلط خوردم
وقتی همه اومدن
جی هوپ.. چقدر بهم میاین
شوگا.. اصلا بهم نمییان . حسودی میکوله.
جیا.. خودم میدونم . خیلیییی آروم.
رزی .. بیاید جرعت حقیقت بازی کنیم.
جیا.. خواهرم بزار برسید
لیسا. جنی . جیسو .. راست میگه
کوک.. باشه بشینید خب بچرخونم
به جیمین و شوگا افتاد
جیمین.. ج یا ح
شوگا.. ح
جیمین .. عاشق هستی
شوگا.. آره
جیمین .. کیه
شوگا.. دیگه دیگه
دوباره چرخید
به لیسا و کوک افتاد
ویو جیا
قلبم ریخت مطمئنم الان لیسا میگه جیا رو ببوس
لیسا .. ج یا ح
کوک.. ج
لیسا .. جیا رو ببیوس
کوک .. باشه
و منو بوسید
جیا ویو
حالم بهم خورد چندش لیسا بخدا جرت میدم از پایین جرت میدم
لیسا .. چرا اینجوری نگاه میکنی😅
جیا .. خوشگل ندیدم 😡
و..
کوک .. بسه دیگه
رزی .. آره بهتره ما بریم
همه رفتن
کوک .. خب عشقم چیکار کنیم
جیا .. بکپیم
کوک .. باشه
یه هفته بعد
ویو جیا
تو این ی هفته عاشقش شدم خودمم باورم نمیشه دیگم مث قبل باهاش سر د نیستم دیروز بهم گفت وسایلمو واسه یه هفته جمع کنم میخواد ببرتم یه جایی عرر ساعت ۴ باید ۴ نیم کوک میاد
رفت حموم ۱۰ مین بعد بدگشت لباساشو پوشید و جمع کرد که کوک زنگ زد
کوک.. عشقم
جیا .. بلی
کوک.. بیا اومدم
جیا.. باش
ویو کوک
خیلی ناناز شده بود میخوام بقولمش
جیا .. چ خوش تیپ شدی
کوک.. مرسی تو هم همینطور
بین راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد که کوک گفت
کوک.. رسیدیم
جیا .. اینجا کجاست
کوک .. اینجا ی کلبه هست که خودن درستش کردم
جیا.. چقدر خوشگله
کوک ..بریم تو
رفتیم تو
جیا .. من خوابم میاد
کوک .. برو بخواب
جیا .. خب کجا رو کله تو ک نمیشه بخوابم
کوک.. 😂😂
جیا .. مرگ🥲
کوک .. بیا اینجا بخواب
جیا .. چرا دونفرست
کوک .. چون قراره از این به بعد باهم بخوابیم
جیا... جیعغ من نمیخوام
کوک .. نترس کاریت نمیکنم
جیا.. نه تروخدا بیا بکن
کوک🤣🤣
جیا.. حب برو گمشو لباسمو عوض کنم
کوک.. باش
لباسامو عوض کردم و رفتم ک بخوابم رفتم رو تخت که کوک همینجوری اومد تو
جیا.. هییییی
کوک .. چیه لباساتو ک پوشیدی
جیا.. خو ترسیدم
کوک .. لنگتو جمع کن منم کنارت دراز بکشم
کوک .. امروزم خونه همش پیشتم
جیا.. باش
کوک.. میخوام بوست کنم
جیا .. لپمو بوس کن
کوک.. اما
جیا .. اما اگر نداره
کوک .. باشه
جیا .. باش بابا ناراحت نشو
کوک میسی
ویو کوک
بعد چن مین ک بوسیدمش اونم خوابید منم رفتم بیرون که یهو
ویو جیا
خودمو به خواب زدم ک دیدم کوک رفت بیرون صدای در اومد کوک بهم گفت ک بیرون نمیره آروم رفتم ببینم چیشده ک یهو با صحنه ای ک دیدم خیلی عصبانی شدم
ویو کوک
یهو یه دختر که یه لباس خیلیییی باز پوشیده بود اومد تو و بهم چسبیده لباش چسبوند ب لبام
بایییی
۱۰.۶k
۲۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.