the mafia
ویو کوک
بعد یه هفته بلاخره قراره بریم بار با ادین دست راست من و تهیونگ و خود تهیونگ اماده شدیم رفتیم بار همیشگی با صاحبش دوست بودیم و هر مافیا رفتیم سر یه میز نشستیم که گارسون اومد یه دختر جون حدود 17 سال با یه لباس کوتاه و سینه باز که انگار ازش بدش میومد و خیلی نازک نارنجی
همون طور که نتظار میرف از ادرین دختر باز زبون باز کرد و گف
ادرین: جوننن خوشگله امشب بالا میبینمت؟
آرن: لطفا سفارش بدید (کاملا معذب)
ادین: برام لباتو بیار
ویو آرن
رومو برگردوندم سمت اون پسره که روی صورتش خال داشت و بهم خیره شده بود یکی دیگه هم بود شبیه خرگوش بهم زل زده بود و سر تا پام رو میپاید بعد گرفتن سفارش رفتم تا بیارمشون براشون بردم یکم لباسم رو کشیدم پایین که...
کوک: خب وقتی معظبی چرا میپوشیش؟
آرن: مجبورم
سونگ: دخترم بیا
ارن: ببخشید من باید برم
سریع دوییدم سمت اتاق پدرم یعنی رعیس بار تا رفتم تو یه سیلی بهم زد
گفت: دختره کیه هرزه تو گوه میخوری میری با بزرگ ترین مافیا های جهان حرف میزنی تو هم مثل ننت ج. ندخ ای حروم. زاده گمشو کثافت
همون موقه که ارن دویید ویو کوک
با چشم های گرد به هم نگاه میکردیم یعنی این دختره... دختر سونگه؟ ای ولا اصلا رو بابای بیریختش نبرده چشمای خاکستری موهای مشکی و تقرببا بلند اندام عالی بعد باباش از یه💩بد تره
خلاصه با ته یکم دربارش حرف زدم
کوک: نظرت راجبش چیه؟
ته: میدونی چیه؟ بیبی خوبی برامون میشه
کوک: بخریمش؟
ته: موافقم
رفتیم دم در که صدای سیلی اومد و فش های ناموسی باباش همین که ارن در رو باز کرد ما رو دید
سونگ: بهههه رفیقای قدیمی، گمشو برو ابجو بیار دختره هرزه
ته: لازم نیست باهاش کار داریم
انگار ترسید کوچولو
سونگ: هرچی شما بفرمایین
رفتیم نشستیم و شروع کردیم به صحبت
ته: اسم دخترت چیه؟
سونگ: ارن
کوک: ما میخوایمش، چقدر میگیری؟
ویو ارن
مثل سگ ترسیده بودم بابا لژفا همین اینجا رو برذم پدری کن من رو نفروش به یه مشت قاتل لطفا.....
کوک: صد میلیون وون میدیم براش
نه نه لطفا نکن بابا
سونگ: ببرینش حدقل به یه دردی خورد
همون موقه بغضم ترکید و اروم اروم گریه کردم
ویو کوک
داشت گریه میکرد ولی اون خیلی نازی من ولش نمیکنم ولی مطمعنم اونم عاشقمون میشه پول رو دادیم بهش و دست ارن رو گرفتم رفتیم تو ماشین تا بریم خونه
ویو خونه
از ماشبن پیاده شد این چرا همش یرش پایینه
میخواست بره تو حال که
ته: اتاقمون بالاعه
بعد یه هفته بلاخره قراره بریم بار با ادین دست راست من و تهیونگ و خود تهیونگ اماده شدیم رفتیم بار همیشگی با صاحبش دوست بودیم و هر مافیا رفتیم سر یه میز نشستیم که گارسون اومد یه دختر جون حدود 17 سال با یه لباس کوتاه و سینه باز که انگار ازش بدش میومد و خیلی نازک نارنجی
همون طور که نتظار میرف از ادرین دختر باز زبون باز کرد و گف
ادرین: جوننن خوشگله امشب بالا میبینمت؟
آرن: لطفا سفارش بدید (کاملا معذب)
ادین: برام لباتو بیار
ویو آرن
رومو برگردوندم سمت اون پسره که روی صورتش خال داشت و بهم خیره شده بود یکی دیگه هم بود شبیه خرگوش بهم زل زده بود و سر تا پام رو میپاید بعد گرفتن سفارش رفتم تا بیارمشون براشون بردم یکم لباسم رو کشیدم پایین که...
کوک: خب وقتی معظبی چرا میپوشیش؟
آرن: مجبورم
سونگ: دخترم بیا
ارن: ببخشید من باید برم
سریع دوییدم سمت اتاق پدرم یعنی رعیس بار تا رفتم تو یه سیلی بهم زد
گفت: دختره کیه هرزه تو گوه میخوری میری با بزرگ ترین مافیا های جهان حرف میزنی تو هم مثل ننت ج. ندخ ای حروم. زاده گمشو کثافت
همون موقه که ارن دویید ویو کوک
با چشم های گرد به هم نگاه میکردیم یعنی این دختره... دختر سونگه؟ ای ولا اصلا رو بابای بیریختش نبرده چشمای خاکستری موهای مشکی و تقرببا بلند اندام عالی بعد باباش از یه💩بد تره
خلاصه با ته یکم دربارش حرف زدم
کوک: نظرت راجبش چیه؟
ته: میدونی چیه؟ بیبی خوبی برامون میشه
کوک: بخریمش؟
ته: موافقم
رفتیم دم در که صدای سیلی اومد و فش های ناموسی باباش همین که ارن در رو باز کرد ما رو دید
سونگ: بهههه رفیقای قدیمی، گمشو برو ابجو بیار دختره هرزه
ته: لازم نیست باهاش کار داریم
انگار ترسید کوچولو
سونگ: هرچی شما بفرمایین
رفتیم نشستیم و شروع کردیم به صحبت
ته: اسم دخترت چیه؟
سونگ: ارن
کوک: ما میخوایمش، چقدر میگیری؟
ویو ارن
مثل سگ ترسیده بودم بابا لژفا همین اینجا رو برذم پدری کن من رو نفروش به یه مشت قاتل لطفا.....
کوک: صد میلیون وون میدیم براش
نه نه لطفا نکن بابا
سونگ: ببرینش حدقل به یه دردی خورد
همون موقه بغضم ترکید و اروم اروم گریه کردم
ویو کوک
داشت گریه میکرد ولی اون خیلی نازی من ولش نمیکنم ولی مطمعنم اونم عاشقمون میشه پول رو دادیم بهش و دست ارن رو گرفتم رفتیم تو ماشین تا بریم خونه
ویو خونه
از ماشبن پیاده شد این چرا همش یرش پایینه
میخواست بره تو حال که
ته: اتاقمون بالاعه
۲.۶k
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.