چند پارتی کوک(پارت۲):

چند پارتی کوک(پارت۲):
رفتم از دستشویی که یهو جونکوک روبه روم ضاهر شد چون کلاه داشتم کلاهمو سریع دادم پایین که کوک گفت:
کوک:ا،ت خودتی؟
ا،ت:اوهوم(سرد)
کوک:اتفاقی افتاده قشنگم؟
ا،ت:نه(سرد)
ا،ت میخواست بره که کوک بازوشو گرفت و سریع کلاهو از سرش در آورد و گفت:
کوک:ا،ت تو گریه کردی؟
ا،ت:نه(سرد)
کوک:دروغ بهم نگو چرا اینجوری شدی قشنگم چرا باهام سرد برخورد میکنی؟
ا،ت:کوک ولم کن پی دی نیم کارم داره شب اگر دوست دارین زود تشریفتونو بیارید میخوام درباره ی چیزی صحبت کنم(تیکه انداخت)
ا،ت رفت و به سمت اتاق پی دی نیم رفت و در زد:
پی دی نیم: بفرمایید
ا،ت:سلام پی دی نیم
پی دی نیم:سلام ا،ت خوبه که اومدی میخواستم بگم که پس فردا یک دونه کنسرت داری و از فردا باید رقصتو تمرین کنی اهنگتو که خوب حفظی دیگه نه؟
ا،ت:بله کاملا حفظم با اجازتون من میرم دیگه
پی دی نیم:برو عزیزم خداحافظ
ا،ت رفت بیرون از کمپانی که دوباره با تعدادی ساسنگ فن مواجه شد اما بدون توجه سوار ماشینش شد و راه افتاد به سمت خونه
ویو ا،ت:
امشب باید به کوک بگم من برای صلاح کوک اینکارو انجام میدم من واقعااااا کوک رو اندازه ی یک دنیا دوسش دارم برای همین نمیخوام آسیب ببینه امید وارم تصمیمم درست باشه
ویو به شب:
منتظر کوک بودم که صدای کلید اومد و کوک اومد تو و گفت:
کوک:سلام قشنگم
ا،ت: سلام (سرد)
کوک :چیزی شده؟
ا،ت :نه کوک بیا جدا بشیم
کوک:چیییییییییییی(عربده)
ا،ت:گفتم بیا جدا بشیم
کوک:چرا(با نگرانی) ا،ت کار بدی کردم لطفا آین کارو باهام نکن (با بغض)
ا،ت: من دیگه دوستت ندارم کوک(توی دل ا،ت:اههههه لعنتی من عاشقتم فقط‌مجبورم منو ببخش عشق زندگیم)
کوک:داری دروغ میگی(گریش گرفته)
ا،ت :نه امید وارم بدون من خوشبخت بشی
ا،ت از خونه ی کوک رفت بیرون و سوار ماشینش شد که یهو......