پارت دو
پارت دوم فیک [عشق مافیا]
(ا/ت)
به سمت کلاس ها حرکت کردیم چون سن هامون با هم فرق داشت هر کدوم به یک کلاس رفتیم
........ (هر وقت اینو میزارم یعنی پرش زمانی)
کلاس تموم شد یک پیام از ییرن گرفته بودم بازش کردم گفته بود
° ما باید یه جایی بریم فردا برای تمرین میایم پیشت بای♡
گوشیم رو گذاشتم تو جیبم و تصمیم گرفتم برم گیم نت (همون جایی که وسایل بازی داره که با دسته کار میکنن باهاش)
......
رسیدم به گیم نت دیدم خلوته و خوب منم که از سکوت خوشم میومد
رفتم سراغ یک بازی کیفم رو گذاشتم کنار دستگاه و شروع کردم به بازی . سخت ترین رقیب هارو انتخاب کردم و شکستشون دادم واقعا خیلی ضعیف بودن اصلا چطوری بالا ترین نمره ی گیم رو داشتن؟؟
(کوک) یک ربع قبل
دیگه داشت حوصلم میپوکید از بس این رسانه هارو حک کردم فقط کارم این شده بود خسته شدم دیگه
تصمیم گرفتم برم گیم نت
یک هودی سیاه سفید با یک شلوار لی مشکی و یک کلاه پوشیدم و رفتم به سمت گیم نت (عکسشو میزارم)
رفتم تو پارکینگ تصمیم گرفتم با موتور مشکیم برم که کسی منو نشناسه (اینم عکسشو میزارم 😂)
.......
رفتم تو گیم نت که یک دختر رو دیدم که داشت بازی میکرد و به غیر از اون و صاحب مغازه هیچکس نبود رفتم پشت دختره تا بازیش رو ببینم . بالا ترین مرحله رو انتخاب کرده بود و همینجوری داشت بازی میکرد. بعد از تموم شدن بازی بهش گفتم بیاد با من هم بازی کنه.
+سلام
-سلام
+با من هم بازی میکنی
-اره خوب ولی چرا من
+چون بازیت خوبه
-اوک
بازی رو دوتایی کرد و من هم کنارش نشستم
-چه لِولی
+سخت ترین لِول
- باش
گذاشت رو اخرین لِول
+ شرطی بازی کنیم؟
-چی
+میگم شرطی بازی کنیم
-او خوب من مشکلی ندارم میرم کاغذ بیارم
+مگه قماره
-اگه میخاییم شرط بزاریم باید یک چیزی باشه که ثبتش کنیم مگه نه
+ خیلخوب
برگه رو اورد
-چه شرطی میزاری
+اممم
-از الان بگم من بدن فروشی نمیکنم اگه قرار باشه اینجور چیز هارو بگی یک درصد هم فکر نکن باهات بازی کنم (با جدیت کامل و کمی داد)
+ باشه بابا باید یک چیزی مهمونم کنی
-چی
+هرچی تو رستوران باشه
-باش
+شرط تو چیه
-باید ببریم خرید
(ا/ت)
بهش گفتم ببرتم خرید چون باید برای مسابقه لباس خوشگل بپوشم و اینکه نمیخام به بچه ها زحمت بدم.
+باشه
-اینجارو باید امضا کنی و اسمت رو بنویسی
+ اک
اسمش رو نوشت که فهمیدم جانگ کوکه
پایان پارت ۲]
(ا/ت)
به سمت کلاس ها حرکت کردیم چون سن هامون با هم فرق داشت هر کدوم به یک کلاس رفتیم
........ (هر وقت اینو میزارم یعنی پرش زمانی)
کلاس تموم شد یک پیام از ییرن گرفته بودم بازش کردم گفته بود
° ما باید یه جایی بریم فردا برای تمرین میایم پیشت بای♡
گوشیم رو گذاشتم تو جیبم و تصمیم گرفتم برم گیم نت (همون جایی که وسایل بازی داره که با دسته کار میکنن باهاش)
......
رسیدم به گیم نت دیدم خلوته و خوب منم که از سکوت خوشم میومد
رفتم سراغ یک بازی کیفم رو گذاشتم کنار دستگاه و شروع کردم به بازی . سخت ترین رقیب هارو انتخاب کردم و شکستشون دادم واقعا خیلی ضعیف بودن اصلا چطوری بالا ترین نمره ی گیم رو داشتن؟؟
(کوک) یک ربع قبل
دیگه داشت حوصلم میپوکید از بس این رسانه هارو حک کردم فقط کارم این شده بود خسته شدم دیگه
تصمیم گرفتم برم گیم نت
یک هودی سیاه سفید با یک شلوار لی مشکی و یک کلاه پوشیدم و رفتم به سمت گیم نت (عکسشو میزارم)
رفتم تو پارکینگ تصمیم گرفتم با موتور مشکیم برم که کسی منو نشناسه (اینم عکسشو میزارم 😂)
.......
رفتم تو گیم نت که یک دختر رو دیدم که داشت بازی میکرد و به غیر از اون و صاحب مغازه هیچکس نبود رفتم پشت دختره تا بازیش رو ببینم . بالا ترین مرحله رو انتخاب کرده بود و همینجوری داشت بازی میکرد. بعد از تموم شدن بازی بهش گفتم بیاد با من هم بازی کنه.
+سلام
-سلام
+با من هم بازی میکنی
-اره خوب ولی چرا من
+چون بازیت خوبه
-اوک
بازی رو دوتایی کرد و من هم کنارش نشستم
-چه لِولی
+سخت ترین لِول
- باش
گذاشت رو اخرین لِول
+ شرطی بازی کنیم؟
-چی
+میگم شرطی بازی کنیم
-او خوب من مشکلی ندارم میرم کاغذ بیارم
+مگه قماره
-اگه میخاییم شرط بزاریم باید یک چیزی باشه که ثبتش کنیم مگه نه
+ خیلخوب
برگه رو اورد
-چه شرطی میزاری
+اممم
-از الان بگم من بدن فروشی نمیکنم اگه قرار باشه اینجور چیز هارو بگی یک درصد هم فکر نکن باهات بازی کنم (با جدیت کامل و کمی داد)
+ باشه بابا باید یک چیزی مهمونم کنی
-چی
+هرچی تو رستوران باشه
-باش
+شرط تو چیه
-باید ببریم خرید
(ا/ت)
بهش گفتم ببرتم خرید چون باید برای مسابقه لباس خوشگل بپوشم و اینکه نمیخام به بچه ها زحمت بدم.
+باشه
-اینجارو باید امضا کنی و اسمت رو بنویسی
+ اک
اسمش رو نوشت که فهمیدم جانگ کوکه
پایان پارت ۲]
۳۳.۹k
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.