دلم تنگ است و این شبها یقین دارم که میدانی صدای غربت غم ر
دلم تنگ است و این شبها یقین دارم که میدانی صدای غربت غم را از احساسم تو میخوانی شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو میدانی میان برزخ عشقت پریشان و گرفتارم چرا ای مرکب عشقم چنین آهسته میرانی ؟
۲.۰k
۰۲ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.