(سناریو درخواستی) پارت ۳
(سناریو درخواستی) پارت ۳
دستمو میزارم رو سرش و نوازشش میکنم و بعد یه لبخند قشنگ میزنم میگم: بریم...
باکوگو دستمو از روی سرش برمیداره و به دستم نگاه می کنه و جای زخمشو می بوسه...(معمولا دخترا بخاطر اشپزی و یا... روی دستشون زخم دارن اگه ندارین اشکالی نداره براتون سوزن میارم در حد یه خراش کوچک)
ا/ت: الان ا/ت کاملا شکه شده ولی زیاد به رو خودش نمیاره و میدونه این یعنی اره بریم ولی این دیگه نامردیه...(نویسنده: ۱ هیچ به نفع باکوگو)
باکوگو: خب.. کجا بریم؟
(هم اکنون نویسنده: می خوام ببرمت یه جایی غذای جنوبی بخوری با کله پاچه👹😈🫵 تا تو کامنتا نگین چی سفارش میدن پارت ۴ رو نمیزارم و اگه هم بزارم باید یه بندری بخورن و یه کله پاچه ی سفارشی از طرف نویسنده.)
دستمو میزارم رو سرش و نوازشش میکنم و بعد یه لبخند قشنگ میزنم میگم: بریم...
باکوگو دستمو از روی سرش برمیداره و به دستم نگاه می کنه و جای زخمشو می بوسه...(معمولا دخترا بخاطر اشپزی و یا... روی دستشون زخم دارن اگه ندارین اشکالی نداره براتون سوزن میارم در حد یه خراش کوچک)
ا/ت: الان ا/ت کاملا شکه شده ولی زیاد به رو خودش نمیاره و میدونه این یعنی اره بریم ولی این دیگه نامردیه...(نویسنده: ۱ هیچ به نفع باکوگو)
باکوگو: خب.. کجا بریم؟
(هم اکنون نویسنده: می خوام ببرمت یه جایی غذای جنوبی بخوری با کله پاچه👹😈🫵 تا تو کامنتا نگین چی سفارش میدن پارت ۴ رو نمیزارم و اگه هم بزارم باید یه بندری بخورن و یه کله پاچه ی سفارشی از طرف نویسنده.)
۹۱۳
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.