مافیا گرل وحشی🖤
مافیا گرلوحشی🖤
ا/ت: از دستشویی رفتم بیرون ککوک اومد سمتم
کوک: ا/ت خوبی چی شده؟؟
ا/ت: نمیدونم صحنه هایی یادم میاد ک خیلی دلخراش بود و این زخم روی پهلوم
کوک: زخمش رو دیدم صحنه گنگی جلوم روگرفت و توی فکر فرو رفتم
فلش بک
کوک: ا/ت؟؟این چیه؟؟
ا/ت: یه زخم چاقو چیز عجیبی نیست ک این از قدیم بود شاهکاره پسر عممه به قول بابام غیرتش بود
پایان
کوک: سرم رو چپ و راست تکون دادم
اشکال نداره بیا بشین غذا بخوریم
ا/ت: اهوم راستی آجوما داداش الکس من لباس ندارم هیچی
آجوما: اشکال نداره فردا میریم برات میگیریم
ا/ت: اها راستی من پشت همونگوشیه سوخته توی جیبم ی کارت اعتباری پیدا کردم فککنم توش پول باشه
کوک: ااا منم پیدا کردم ولی..
ا/ت: حتما نیاز بود ک پشت قاب گوشیمون میزاشتیم
بعد از شام رفتم دراز کشیدم روی تخت ککوک اومد پیشم
کوک: به نظرت تهش چیمیشه
ا/ت: تهش درست میشه همچییادمون میاد
کوک: نمیدونم چرا کلمه ماه من برام خیلی آشنا هست پشت اون گردنبند نوشته شده
ا/ت:چشمات رو قربون
هوووممن به تو چیبگممم
نمیدونم چرا کلمه برفی از مغرم عبور کرد
بهتمیگم برفی
کوک: برفی؟؟
فلش بک
ا/ت:پس اگه اینجوریه توهم برفی هستی ک من همیشه میبینمش
پایان
کوک: از مغزمدوباره ب چیزی عبورکرد
باش قشنگ
ا/ت: بعد حرفم چیزی یادم اومد کتوی بغل یه نفر بودم و بهش گفتم برفی ولی سریع رد شد
بهتره بخوابیم
کوک: اهوم ولی من باید پیش تو بخوابم
مننن؟؟
کوک: اره
باش بیا
پارت دوم فصل دوم👸🏻🖤
ا/ت: از دستشویی رفتم بیرون ککوک اومد سمتم
کوک: ا/ت خوبی چی شده؟؟
ا/ت: نمیدونم صحنه هایی یادم میاد ک خیلی دلخراش بود و این زخم روی پهلوم
کوک: زخمش رو دیدم صحنه گنگی جلوم روگرفت و توی فکر فرو رفتم
فلش بک
کوک: ا/ت؟؟این چیه؟؟
ا/ت: یه زخم چاقو چیز عجیبی نیست ک این از قدیم بود شاهکاره پسر عممه به قول بابام غیرتش بود
پایان
کوک: سرم رو چپ و راست تکون دادم
اشکال نداره بیا بشین غذا بخوریم
ا/ت: اهوم راستی آجوما داداش الکس من لباس ندارم هیچی
آجوما: اشکال نداره فردا میریم برات میگیریم
ا/ت: اها راستی من پشت همونگوشیه سوخته توی جیبم ی کارت اعتباری پیدا کردم فککنم توش پول باشه
کوک: ااا منم پیدا کردم ولی..
ا/ت: حتما نیاز بود ک پشت قاب گوشیمون میزاشتیم
بعد از شام رفتم دراز کشیدم روی تخت ککوک اومد پیشم
کوک: به نظرت تهش چیمیشه
ا/ت: تهش درست میشه همچییادمون میاد
کوک: نمیدونم چرا کلمه ماه من برام خیلی آشنا هست پشت اون گردنبند نوشته شده
ا/ت:چشمات رو قربون
هوووممن به تو چیبگممم
نمیدونم چرا کلمه برفی از مغرم عبور کرد
بهتمیگم برفی
کوک: برفی؟؟
فلش بک
ا/ت:پس اگه اینجوریه توهم برفی هستی ک من همیشه میبینمش
پایان
کوک: از مغزمدوباره ب چیزی عبورکرد
باش قشنگ
ا/ت: بعد حرفم چیزی یادم اومد کتوی بغل یه نفر بودم و بهش گفتم برفی ولی سریع رد شد
بهتره بخوابیم
کوک: اهوم ولی من باید پیش تو بخوابم
مننن؟؟
کوک: اره
باش بیا
پارت دوم فصل دوم👸🏻🖤
۱۶.۸k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.