p5
تهیونگ: ههه خیلی خندیدیم من ازش خوشم نمیاد😒
ویو ات و لیا
ات: لیا چه گوهی خوردی افتادم تو بغلش
لیا: عه ولش حالا اون پسره رو دیدی چه کراشه؟
ات: میبینم که عاشق شدی(خنده)
لیا: اره فک کنم
رفتن بیرون
ات: آخیش نیستن
لیا: اره وگرنه پیش اون پسره کراش آب میشدم
یهو
از پشت سرشو صدا امد
تهیونگ: کیانیستن؟(خنده)
جیمین: کراش کیه؟ آب میشدین؟(خنده)
ات: ای وای بد بخت شدیم(آروم)
لیا: ام به پسر دیدیم ازش خوشمون امد اونو میگم اره
جیمین: واقعا؟ حالا کی هستش؟
ات: خب تهیونگ این مستر جذاب کیست؟
جیمین: ایم پارک جیمین
لیا: پس اسمتون جیمینه(محوش شده😂)
ات: هیی خودتو جمع جور کن آبرو نزاشتی واسم(آروم)
لیا خودشو جمع حور کرد
تهیونگ: ات میدونی که فردا سفر کاری داریم پس اماده ای دیگه واسه فردا ساعت5بعدظهر
ات: اره اوکیم
لیا: چی؟ سفر کاری؟ پس تو این مدت من باکی حرف بزنم؟ حداقل قبل رفتنت یه دوست پسر برام پیدا میکردی(با خنده)
جیمین: پس دوست پسر نداری؟
لیا: نچ
جیمین تو ذهنش:لیلیلیلیلی دیگه ثرار نیست سینگل به گور باشممممم
تهیونگ: خب بریم پیش مهمونا
ات: بریم
ات لیا رفتن یه طرف جیمین و تهیونگ یه طرف دیگه
ات و لیاکلی مشروب خورده بودن که مست بودن
ات: ل.ل لیا میدونی فک کنم از این پسر آشغال خوشم امده (آسغال خودتی عوضییی)
لیا: اوف دوستش خیلی کراااشهههه(گایز اینا مثل چی مست کردن)
ات: لیامن میرم ارایشمو تو دستشویی درست کنم
لیا: ب برو
ات با پای لنگیده رفت طرف دستشویی
ویو لیا
داشتم دوباره مشروب میخوردم که یه پسره امد سمتم
(علامت پسره£)
£: بیبی گرل چه سینه های بزرگی داری بنظر خوشمزه میان
لیا: گمشو ببینم
£: اگه نشم برای یه شب چند میگیری؟
لیا: فک کردی من مثلتو از اون کارا میکنم گمشو اون طرف
لیا میخواست بلند بشه که پسره دستشو گرفت افتاد رو پاش
لیا: ولم کن کثافتتت
£: لیا رو بو میکنه
لیا: ولم کن(شروع میکنه به گریه کردن(خاک تو سرت)
£: هیشش بیبی قراره حال کنیم گریه هاتو نگه دار واسه وقتی که جر میخوری(خنده شیطانی)
لیا: کمک کنید(گایز صدای اهنگ نمیزاره)
£: بریم که باهات کار دارم
لیا رو براید استایل بغل کرد داشت میبرد
ویو جیمین
گوشیم زنگ خچرد رفتم بیرون ویلا برداشتم مامانم بود احوال پرسی میکرد غط کردم بعد یه صدایی شنیدم صدای دختر داشت جیغ میزد
لیا: کمکم کنید تورو خدا (گریه داد)
£: هیشش میدونی از وقتی دیدمت عاشقت شدم
لیا....
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
ویو ات و لیا
ات: لیا چه گوهی خوردی افتادم تو بغلش
لیا: عه ولش حالا اون پسره رو دیدی چه کراشه؟
ات: میبینم که عاشق شدی(خنده)
لیا: اره فک کنم
رفتن بیرون
ات: آخیش نیستن
لیا: اره وگرنه پیش اون پسره کراش آب میشدم
یهو
از پشت سرشو صدا امد
تهیونگ: کیانیستن؟(خنده)
جیمین: کراش کیه؟ آب میشدین؟(خنده)
ات: ای وای بد بخت شدیم(آروم)
لیا: ام به پسر دیدیم ازش خوشمون امد اونو میگم اره
جیمین: واقعا؟ حالا کی هستش؟
ات: خب تهیونگ این مستر جذاب کیست؟
جیمین: ایم پارک جیمین
لیا: پس اسمتون جیمینه(محوش شده😂)
ات: هیی خودتو جمع جور کن آبرو نزاشتی واسم(آروم)
لیا خودشو جمع حور کرد
تهیونگ: ات میدونی که فردا سفر کاری داریم پس اماده ای دیگه واسه فردا ساعت5بعدظهر
ات: اره اوکیم
لیا: چی؟ سفر کاری؟ پس تو این مدت من باکی حرف بزنم؟ حداقل قبل رفتنت یه دوست پسر برام پیدا میکردی(با خنده)
جیمین: پس دوست پسر نداری؟
لیا: نچ
جیمین تو ذهنش:لیلیلیلیلی دیگه ثرار نیست سینگل به گور باشممممم
تهیونگ: خب بریم پیش مهمونا
ات: بریم
ات لیا رفتن یه طرف جیمین و تهیونگ یه طرف دیگه
ات و لیاکلی مشروب خورده بودن که مست بودن
ات: ل.ل لیا میدونی فک کنم از این پسر آشغال خوشم امده (آسغال خودتی عوضییی)
لیا: اوف دوستش خیلی کراااشهههه(گایز اینا مثل چی مست کردن)
ات: لیامن میرم ارایشمو تو دستشویی درست کنم
لیا: ب برو
ات با پای لنگیده رفت طرف دستشویی
ویو لیا
داشتم دوباره مشروب میخوردم که یه پسره امد سمتم
(علامت پسره£)
£: بیبی گرل چه سینه های بزرگی داری بنظر خوشمزه میان
لیا: گمشو ببینم
£: اگه نشم برای یه شب چند میگیری؟
لیا: فک کردی من مثلتو از اون کارا میکنم گمشو اون طرف
لیا میخواست بلند بشه که پسره دستشو گرفت افتاد رو پاش
لیا: ولم کن کثافتتت
£: لیا رو بو میکنه
لیا: ولم کن(شروع میکنه به گریه کردن(خاک تو سرت)
£: هیشش بیبی قراره حال کنیم گریه هاتو نگه دار واسه وقتی که جر میخوری(خنده شیطانی)
لیا: کمک کنید(گایز صدای اهنگ نمیزاره)
£: بریم که باهات کار دارم
لیا رو براید استایل بغل کرد داشت میبرد
ویو جیمین
گوشیم زنگ خچرد رفتم بیرون ویلا برداشتم مامانم بود احوال پرسی میکرد غط کردم بعد یه صدایی شنیدم صدای دختر داشت جیغ میزد
لیا: کمکم کنید تورو خدا (گریه داد)
£: هیشش میدونی از وقتی دیدمت عاشقت شدم
لیا....
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۱۶.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.