بهترين دوست بچگيم دشمنم شد 5
پارت5
ات: …
كوك : بيا بغلم بشيم
ات: لازم نكرده خودم مراقب خودم هستم
كوك: خودانى
لينا : ايش
جيمين: ات چشماتو ببند
ات: نه من بايد بر ترسم قلبه كنم
جيمين : باشه
ات: نمى تونستم نگاه كنم
ويو ات: گوشام قرمز شده بود و داشتم از خجالت ميمردم
كه يكى دستاشو گذاشت رو چشمام و در گوشم گفت اشكال نداره لازم نيست كارى كه دوست ندارى رو انجام بدى
ويو كوك
كوك: ديدم ات گوشاش قرمزه و انگار داره با خودش كلنجار ميره معلوم بود داره اذيت ميشه رفتم نزديكش ولى اون متوجه نشد و دستامو گذاشتم رو چشماش و بهش گفت لازم نيست كارى رو كه اذيت ميشه رو انجام بده گوشاش بيشتر قرمز شد
ات: من … من
كوك: تو چى؟
ات: ميرم نوشيدنى بيارم
همه : ايول دمت گرم
ات: بلخره فيلم تموم شد
كوك: الان خوبى
ات: اوهوم
كوك: 😊(لبخند)
ات:😳(خجالت)
كوك: فكر نميكردم مثل قبل خجالت بكشى (منظور زمان بچگى)
ات: …
كوك: بيام بطرى ها رو بردارم
ات: باشه
ويو ات
همه مست شده بودن ولى من نه
كوك: ات بسه ديگه ديگه نخور
ات: من خوبم من به اين راحتى مست نميشم
ات: ويسكى مى خواى
كوك: اره بيار
ات: بيا
كوك: ممنون
ويو كوك
ديدم ات يهو مست شد
ات تو با ويسكى مست ميشى با اون شراب هاى قوى نميشه
ات: با لحن خمار اوهوم
كوك : عجب جالبه
كوك: يهو ديدم ات خوابش برد ديدم گردنش داره اذيت ميشه براى همين سرشو گذاشتم رو شونم
جيمين : به به دو كفتر عاشق
كوك: خفه
تهيونگ: اه ساعت چنده
لينا : ساعت 12
جيمين:واى ديره بايد بريم ديگه
تهيونگ: باشه موافقم
لينا :بريم اوپا
كوك : ات تازه خوابش برده
لينا : اوپا بريم ديگه من خستم
ويو ات
چشمام رو اروم باز كردم ديدم رو شونه ى كوك خوابيده بودم خيلى خجالت كشيدم كوك گفت ات خوب خوابيدى (با لبخند)
ات: اوهوم (لبخند)
ات: بر م وسايل رو جمع كنم
كوك : بزارم كمكت كنم
ات: لازم نيست اى سرم
كوك: خوبى
ات: نه خيلى ميشه قرصمو از بالاى يخجال بدى
لينا: من برات ميارم( لبخند شيطانى)😈
كوك: ممنون
لينا : ات بيا بخور اينم اب
ات: ممنون
لينا : خواهش ميكنم هه
چند دقيقه بعد
جيمين : بريم ديگه
كوك: من پيش ات امشب ميمونم
تهيونگ: باشه
لينا: ولى اوپا من ميترسم
كوك: تو هم خيلى لوسى ها
لينا : …( تو دلش ايش)
بچه ها : خدافظ
كوك: باى
ات: ف…علاً… (فعلاً)
كوك : برو مسواك بزن بخواب
ات: با…ش
كوك: چرا حالت بد تر شد
ات :سرم خيلى درد… ميك…نه
كوك : نكنه تب دارى بزار ببينم
ات: خوبم لازم نيست
ويو كوك:
رفتم دستم رو گذاشتم رو پيشونى ات تب نداشت ولى قرمز شده بود
ات: من رفتم بخوابم اى پام
كوك : خوبى
ويو ات:
داشتم ميرفتم تو تختم خيلى حالم غير عادى بود فكنم اون قرص سردرد بهم نداد پس چى بود
كه يهو افتادم زمين كوك سريع امد و برايد استايل بغلم كرد و برد تو اتاقم رو تختم
كوك: شب بخير
ات: شب بخير
ويو ات
كوك داشت ميرفت كه گفتم
ات: نرو
كوك: چى گفتى
ات: گفتم از پيشم نرو
كوك: مى خواى بغلت بخوابم
ات: سرش رو به عنوان اره تكون داد
كوك: اخه مشكلى ندارى
ات: نه بمون
كوك: باش
كوك: مطمئنى كه خوبى
ات: نه
كوك: فكنم اون قرص سر درد نبود مگه نه
ات: فكنم براى مطمئن شدن من تازه يه برگه قرص خريدم كه نو هست اگه يه دونه ازش نباشه يعنى من حالم خوب نيست و گه بود فرق ميكنه
كوك: نه نوى نو بود
ات: پس فكنم لينا بهم قرص تحريك شدن داده
كوك: چى!
كوك: مى خواى نيازت رو
ات: نه نمى خوام
كوك: چند ساعته
ات: فكر كنم چهار ساعت
كوك: واى
ات: خوبم
ويو كوك
مى خواستم لينا رو جر بدم
ات اصلاً حالش خوب نبود
منم ديگه نمى تونستم تحمل كنم
مى خواستم بهش بگم كه دوستش دارم
ويو ات
قلبم تندتر ميزد و داشت ميرفت رو مخم ولى حالم هم خيلى بد بود كه كوك گفت ات مى خوام بهت يه چيزى بكم
ات: بگو
كوك: من…
لايك 10
ببخشيد يكم دير شد
ات: …
كوك : بيا بغلم بشيم
ات: لازم نكرده خودم مراقب خودم هستم
كوك: خودانى
لينا : ايش
جيمين: ات چشماتو ببند
ات: نه من بايد بر ترسم قلبه كنم
جيمين : باشه
ات: نمى تونستم نگاه كنم
ويو ات: گوشام قرمز شده بود و داشتم از خجالت ميمردم
كه يكى دستاشو گذاشت رو چشمام و در گوشم گفت اشكال نداره لازم نيست كارى كه دوست ندارى رو انجام بدى
ويو كوك
كوك: ديدم ات گوشاش قرمزه و انگار داره با خودش كلنجار ميره معلوم بود داره اذيت ميشه رفتم نزديكش ولى اون متوجه نشد و دستامو گذاشتم رو چشماش و بهش گفت لازم نيست كارى رو كه اذيت ميشه رو انجام بده گوشاش بيشتر قرمز شد
ات: من … من
كوك: تو چى؟
ات: ميرم نوشيدنى بيارم
همه : ايول دمت گرم
ات: بلخره فيلم تموم شد
كوك: الان خوبى
ات: اوهوم
كوك: 😊(لبخند)
ات:😳(خجالت)
كوك: فكر نميكردم مثل قبل خجالت بكشى (منظور زمان بچگى)
ات: …
كوك: بيام بطرى ها رو بردارم
ات: باشه
ويو ات
همه مست شده بودن ولى من نه
كوك: ات بسه ديگه ديگه نخور
ات: من خوبم من به اين راحتى مست نميشم
ات: ويسكى مى خواى
كوك: اره بيار
ات: بيا
كوك: ممنون
ويو كوك
ديدم ات يهو مست شد
ات تو با ويسكى مست ميشى با اون شراب هاى قوى نميشه
ات: با لحن خمار اوهوم
كوك : عجب جالبه
كوك: يهو ديدم ات خوابش برد ديدم گردنش داره اذيت ميشه براى همين سرشو گذاشتم رو شونم
جيمين : به به دو كفتر عاشق
كوك: خفه
تهيونگ: اه ساعت چنده
لينا : ساعت 12
جيمين:واى ديره بايد بريم ديگه
تهيونگ: باشه موافقم
لينا :بريم اوپا
كوك : ات تازه خوابش برده
لينا : اوپا بريم ديگه من خستم
ويو ات
چشمام رو اروم باز كردم ديدم رو شونه ى كوك خوابيده بودم خيلى خجالت كشيدم كوك گفت ات خوب خوابيدى (با لبخند)
ات: اوهوم (لبخند)
ات: بر م وسايل رو جمع كنم
كوك : بزارم كمكت كنم
ات: لازم نيست اى سرم
كوك: خوبى
ات: نه خيلى ميشه قرصمو از بالاى يخجال بدى
لينا: من برات ميارم( لبخند شيطانى)😈
كوك: ممنون
لينا : ات بيا بخور اينم اب
ات: ممنون
لينا : خواهش ميكنم هه
چند دقيقه بعد
جيمين : بريم ديگه
كوك: من پيش ات امشب ميمونم
تهيونگ: باشه
لينا: ولى اوپا من ميترسم
كوك: تو هم خيلى لوسى ها
لينا : …( تو دلش ايش)
بچه ها : خدافظ
كوك: باى
ات: ف…علاً… (فعلاً)
كوك : برو مسواك بزن بخواب
ات: با…ش
كوك: چرا حالت بد تر شد
ات :سرم خيلى درد… ميك…نه
كوك : نكنه تب دارى بزار ببينم
ات: خوبم لازم نيست
ويو كوك:
رفتم دستم رو گذاشتم رو پيشونى ات تب نداشت ولى قرمز شده بود
ات: من رفتم بخوابم اى پام
كوك : خوبى
ويو ات:
داشتم ميرفتم تو تختم خيلى حالم غير عادى بود فكنم اون قرص سردرد بهم نداد پس چى بود
كه يهو افتادم زمين كوك سريع امد و برايد استايل بغلم كرد و برد تو اتاقم رو تختم
كوك: شب بخير
ات: شب بخير
ويو ات
كوك داشت ميرفت كه گفتم
ات: نرو
كوك: چى گفتى
ات: گفتم از پيشم نرو
كوك: مى خواى بغلت بخوابم
ات: سرش رو به عنوان اره تكون داد
كوك: اخه مشكلى ندارى
ات: نه بمون
كوك: باش
كوك: مطمئنى كه خوبى
ات: نه
كوك: فكنم اون قرص سر درد نبود مگه نه
ات: فكنم براى مطمئن شدن من تازه يه برگه قرص خريدم كه نو هست اگه يه دونه ازش نباشه يعنى من حالم خوب نيست و گه بود فرق ميكنه
كوك: نه نوى نو بود
ات: پس فكنم لينا بهم قرص تحريك شدن داده
كوك: چى!
كوك: مى خواى نيازت رو
ات: نه نمى خوام
كوك: چند ساعته
ات: فكر كنم چهار ساعت
كوك: واى
ات: خوبم
ويو كوك
مى خواستم لينا رو جر بدم
ات اصلاً حالش خوب نبود
منم ديگه نمى تونستم تحمل كنم
مى خواستم بهش بگم كه دوستش دارم
ويو ات
قلبم تندتر ميزد و داشت ميرفت رو مخم ولى حالم هم خيلى بد بود كه كوك گفت ات مى خوام بهت يه چيزى بكم
ات: بگو
كوك: من…
لايك 10
ببخشيد يكم دير شد
۵.۵k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.