وقتی بارداری ولی شوگا دوست نداره
3ساعت بعد
من مرخص شدم اومدیم خونه
شوگا.ات بیا اینو بخور.
ات.این چیه.
شوگا.دارو هست بخور.
ات.دارو چیه.
شوگا.کمک میکنه بچه تو سقط کنی.
لیوان رو پرت کردم اونور زدم زیر گوش شوگا
ات.واقعا برات متاسفم که فکر کردی من بچه ام رو میکشم.
رفتم وسایلم رو جمع کردم اومدم بیرون که شوگا جلو مو گرفت
ات.برو کنار تو دادگاه میبینمت.
شوگا.ات چی داری میگی.
ات.شوگا قبل ازدواج هم گفتم من قرص میخورم باردار نشم ولی اگه بشم بین تو بچم بچم رو انتخاب میکنم.
شوگا.ات منو تو نمیتونیم بچه نگه داریم.
ات.تو نتونی ولی من میتونم.
بدون توجه به حرفاش رفتم خونه تهیونگ تنها کسی که بهم کمک میکنه درسته برادر خونیم نیست ولی همیشه تو هر شرایطی پشتم بوده.
(نویسنده ویو
الان همه میگن مگه ات خواهر تهیونگ نیست نه ات وقتی کوچیک بود کل خوانوادش رو ازدست داد و تهیونگ پسر عموی ات هست چون اون زمان ات فقد 10 سالش بوده میره خونه عموش و تهیونگ هم همیشه ات رو به عنوان خواهرش میدونسته مراقب ات بوده)
شوگا ویو
من ات رو دوست دارم ولی پدرم به دلیل اینکه ات خانواده ای نداره با بچه دار شدنمون مخالفه اگه الان بچه دار بشیم یه کاری میکنه که بعدش همه منو مقصر بدونن مجبورم کاری کنم ات بچه رو سقط کنه ولی اگه ازم جدا شه وای من حالا چیکار کنم لعنت به این زندگی کفتی
ات ویو
رسیدم جلوی در تهیونگ در زدم یهو.......
شرط 105تایی شدنمون😊
دوستان معذرت میخوام که شرط میزارم ولی دیر میزارم فیک چون توی این چند روز واقعا سرم شلوغه ببخشید😳😳😳
من مرخص شدم اومدیم خونه
شوگا.ات بیا اینو بخور.
ات.این چیه.
شوگا.دارو هست بخور.
ات.دارو چیه.
شوگا.کمک میکنه بچه تو سقط کنی.
لیوان رو پرت کردم اونور زدم زیر گوش شوگا
ات.واقعا برات متاسفم که فکر کردی من بچه ام رو میکشم.
رفتم وسایلم رو جمع کردم اومدم بیرون که شوگا جلو مو گرفت
ات.برو کنار تو دادگاه میبینمت.
شوگا.ات چی داری میگی.
ات.شوگا قبل ازدواج هم گفتم من قرص میخورم باردار نشم ولی اگه بشم بین تو بچم بچم رو انتخاب میکنم.
شوگا.ات منو تو نمیتونیم بچه نگه داریم.
ات.تو نتونی ولی من میتونم.
بدون توجه به حرفاش رفتم خونه تهیونگ تنها کسی که بهم کمک میکنه درسته برادر خونیم نیست ولی همیشه تو هر شرایطی پشتم بوده.
(نویسنده ویو
الان همه میگن مگه ات خواهر تهیونگ نیست نه ات وقتی کوچیک بود کل خوانوادش رو ازدست داد و تهیونگ پسر عموی ات هست چون اون زمان ات فقد 10 سالش بوده میره خونه عموش و تهیونگ هم همیشه ات رو به عنوان خواهرش میدونسته مراقب ات بوده)
شوگا ویو
من ات رو دوست دارم ولی پدرم به دلیل اینکه ات خانواده ای نداره با بچه دار شدنمون مخالفه اگه الان بچه دار بشیم یه کاری میکنه که بعدش همه منو مقصر بدونن مجبورم کاری کنم ات بچه رو سقط کنه ولی اگه ازم جدا شه وای من حالا چیکار کنم لعنت به این زندگی کفتی
ات ویو
رسیدم جلوی در تهیونگ در زدم یهو.......
شرط 105تایی شدنمون😊
دوستان معذرت میخوام که شرط میزارم ولی دیر میزارم فیک چون توی این چند روز واقعا سرم شلوغه ببخشید😳😳😳
۲۲.۹k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.