فیک من بخاطر تو میمیرم پارت بیست و هشت
میا:مشکل همینه..قلبم پیشم نیست..واسه همینه هیچکسو ندارم.
کوک:بد شدکه..چرا تنهایی؟
میا:چون یکی قلبمو چند وقت پیش دزدیده و نمیزاره کسی واردش شه..
کوک که انگار منظورمو فهمید نگاه خماری کردو منو رو پاش حرکت داد..
کوک:حتما خیلی خوشتیپه؟
میا:قیافش مث پی پیه گاوه (خیلی با احساس گفتم)
کوک:یاااااا من..الان اینو به من گفتییییی
میا:جز تو کسه دیگه ایم شبیه پی پیه گاوه؟
کوک:تنت میخاره هااا
میا:بحثو نپیچون..قرار بود درمانم کنی
کوک:درمانت کنم..همممم..یه راه حل ویژه دارم..بزار بهت نشون بدم..
بعدش منو که کاملا لختم کرده بود از رو پاش بلند کرد و بین پامو باز کردو دیکشو اروم واردم کرد..سرشو اورد نزدیکم..بوسه ی کوتاهی رو لبام کاشت و با دستاش صورتمو نوازش میکرد..کم کم ضربه هاش مهکمتر میشدو ناله هام بیشتر..من خودمم برای اینکه بیشتر تحریکش کنم صدامو ول کردمو براش ناله میکردم..
کوک:بازم پیداش کردم..خوبه..هممم..بیشتر..بیشتر ناله کن..
کوک خیلی محکم ضربه میزد..منم همش ناله میکردم..
میا:اهههه..بسه..اهههه..خاهش میکنم..کوک..لطفا..اهههههه..درد داره
کوک:الان تموم میشه..الان تموم میشه
بعد از چند مین باهم کام کردیم..
کوک: خوبه..خوشم اومد..
میا:جونگ کوک..خیلی بدی..خیلی درد دارم..
کم کم از شدت درد گریم گرفت..منو بغلم کردو رو پاش گذاشت..
کوک:ینی میگی اصن بهت خوش نگذشت؟
میا:اما قلب من اینجوری خوب نمیشه..
کوک:بهم بگو..بگو چی میخای
میا:تو دکتری باید تشخیص بدی..
کوک:اره..تو منو میخای..واسه چی میخای؟
میا:اگه میدونستم که پیش دکتر نمیومدم🥺
کوک:چون جذابم
میا:اصن اینطور نیست..اصن جذاب نیستی..عااااای
کوک:چیشدد
میا:گشنمه..ناهار میخام
کوک:مسخره..
بلند شدیم و حوله پوشیدیمو رفتیم تو اتاق..لباس پوشیدیمو رفتیم پایین تا نهار بخوریم..کم کم همه جم شدن و شرو به غذا خوردن کردیم..
مینام:میا چطوره امشب بریم شهربازی؟
میا:اگه بچه ها اوکین بریم
کوک:نخیر
مینام:همه قبول کردن فقط کوک نمیاد.میریم دیگه
کوک:نه بدون من هیچ جا نمیره
مینام:اما دلش میخاد بیاد
کوک:نمیشه
مامانش:بچه ها چرا بجای ماریا تعیین تکلیف میکنین؟همتون باهم برین دیگه
تهیونگ:انگار تحفه گیر اوردن
میا:ببند
کوک:بد شدکه..چرا تنهایی؟
میا:چون یکی قلبمو چند وقت پیش دزدیده و نمیزاره کسی واردش شه..
کوک که انگار منظورمو فهمید نگاه خماری کردو منو رو پاش حرکت داد..
کوک:حتما خیلی خوشتیپه؟
میا:قیافش مث پی پیه گاوه (خیلی با احساس گفتم)
کوک:یاااااا من..الان اینو به من گفتییییی
میا:جز تو کسه دیگه ایم شبیه پی پیه گاوه؟
کوک:تنت میخاره هااا
میا:بحثو نپیچون..قرار بود درمانم کنی
کوک:درمانت کنم..همممم..یه راه حل ویژه دارم..بزار بهت نشون بدم..
بعدش منو که کاملا لختم کرده بود از رو پاش بلند کرد و بین پامو باز کردو دیکشو اروم واردم کرد..سرشو اورد نزدیکم..بوسه ی کوتاهی رو لبام کاشت و با دستاش صورتمو نوازش میکرد..کم کم ضربه هاش مهکمتر میشدو ناله هام بیشتر..من خودمم برای اینکه بیشتر تحریکش کنم صدامو ول کردمو براش ناله میکردم..
کوک:بازم پیداش کردم..خوبه..هممم..بیشتر..بیشتر ناله کن..
کوک خیلی محکم ضربه میزد..منم همش ناله میکردم..
میا:اهههه..بسه..اهههه..خاهش میکنم..کوک..لطفا..اهههههه..درد داره
کوک:الان تموم میشه..الان تموم میشه
بعد از چند مین باهم کام کردیم..
کوک: خوبه..خوشم اومد..
میا:جونگ کوک..خیلی بدی..خیلی درد دارم..
کم کم از شدت درد گریم گرفت..منو بغلم کردو رو پاش گذاشت..
کوک:ینی میگی اصن بهت خوش نگذشت؟
میا:اما قلب من اینجوری خوب نمیشه..
کوک:بهم بگو..بگو چی میخای
میا:تو دکتری باید تشخیص بدی..
کوک:اره..تو منو میخای..واسه چی میخای؟
میا:اگه میدونستم که پیش دکتر نمیومدم🥺
کوک:چون جذابم
میا:اصن اینطور نیست..اصن جذاب نیستی..عااااای
کوک:چیشدد
میا:گشنمه..ناهار میخام
کوک:مسخره..
بلند شدیم و حوله پوشیدیمو رفتیم تو اتاق..لباس پوشیدیمو رفتیم پایین تا نهار بخوریم..کم کم همه جم شدن و شرو به غذا خوردن کردیم..
مینام:میا چطوره امشب بریم شهربازی؟
میا:اگه بچه ها اوکین بریم
کوک:نخیر
مینام:همه قبول کردن فقط کوک نمیاد.میریم دیگه
کوک:نه بدون من هیچ جا نمیره
مینام:اما دلش میخاد بیاد
کوک:نمیشه
مامانش:بچه ها چرا بجای ماریا تعیین تکلیف میکنین؟همتون باهم برین دیگه
تهیونگ:انگار تحفه گیر اوردن
میا:ببند
۲۲.۹k
۱۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.