عشق یا قتل پ ۱۶ ق ۵
پ ۱۶ ق ۵ : در رو زد و اومد تو
یونگی...زن داداش بیا پایین ناهار حاضره
+ زن داداش؟....ها چی امم باش اومدم
یونگی...عجیب غریب میزنی !!
بعدم رفت
(ا/ت) از کی تا حالا به من میگه زن داداش؟؟؟؟ هع واقعا حالا ک همه چی رو میدونم! به طرف کمد لباسا رفتم.....یه لباس ک هم جای چاقو کلت و فندک داشت گرفتم.....تنم کردم همه وسایلام رو جای مخصوص خودش گذاشتم....موهامو دم اسبی بستم و یه ذره میکاپ کردم ..... رفتم پایین.... صدای حرف زدنشون میومد
جونگ کوک.... مکان اون سیاه پوش ها رو پیدا کردی؟
یونگی...یکیشون نزدیک اینجا پیدا شد
جونگ کوک ... نزدیک اینجاااا؟؟.
جیهوپ....اهوم..... انگار دنبال کسی بوده!
با پام در و هول دادم و با صدای بلند گفتم
+ من میدونم کجان!!
صدای تق تق کفش های پاشنه دارم سکوت رو خورد خورد میکرد .....مقابل جونگ کوکی ک تعجب ازش میبارید صندلی ای عقب کشیدم و نشستم
+ من.... میدونم کجان
پا روی پام انداختم
جونگ کوک... ا/ت!!!
+ کیلرجسی یا هرچی خودت اسمشو میزاری!
با غرور پشتمو به صندلی زدم
+ باید فهمیده باشی دیگه!
یه پیک برداشتم و یه قلوب خوردم
یونگی...تو!.....تو چرا یهو عوض شدی؟
یونگی...زن داداش بیا پایین ناهار حاضره
+ زن داداش؟....ها چی امم باش اومدم
یونگی...عجیب غریب میزنی !!
بعدم رفت
(ا/ت) از کی تا حالا به من میگه زن داداش؟؟؟؟ هع واقعا حالا ک همه چی رو میدونم! به طرف کمد لباسا رفتم.....یه لباس ک هم جای چاقو کلت و فندک داشت گرفتم.....تنم کردم همه وسایلام رو جای مخصوص خودش گذاشتم....موهامو دم اسبی بستم و یه ذره میکاپ کردم ..... رفتم پایین.... صدای حرف زدنشون میومد
جونگ کوک.... مکان اون سیاه پوش ها رو پیدا کردی؟
یونگی...یکیشون نزدیک اینجا پیدا شد
جونگ کوک ... نزدیک اینجاااا؟؟.
جیهوپ....اهوم..... انگار دنبال کسی بوده!
با پام در و هول دادم و با صدای بلند گفتم
+ من میدونم کجان!!
صدای تق تق کفش های پاشنه دارم سکوت رو خورد خورد میکرد .....مقابل جونگ کوکی ک تعجب ازش میبارید صندلی ای عقب کشیدم و نشستم
+ من.... میدونم کجان
پا روی پام انداختم
جونگ کوک... ا/ت!!!
+ کیلرجسی یا هرچی خودت اسمشو میزاری!
با غرور پشتمو به صندلی زدم
+ باید فهمیده باشی دیگه!
یه پیک برداشتم و یه قلوب خوردم
یونگی...تو!.....تو چرا یهو عوض شدی؟
۶۰.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۰