my girl
part ³⁹
کوک:هرکس با هانول عکس بگیره دیوانس "خنده"
همه:جئون توهم بیا "داد"
کوک:من نمیخوام دیونه بشم
"دو سال بعد"
ویو ات
الان دوسال از خبر اینکه دوستای کوک ایدل هستن میگذره ولی اینکار فندوم ارمی فندم خوبیه همه اعضا بهشون گفتن ازدواج کردن یا رل زدن ولی اونا همچنان دوستشون دارن حتی ما بعضی وقتا با هانول میریم کنسرت ولی اونا خیلی مهربون باهامون رفتار میکنن"قربون دستت ما همینیم دیگه از ما چه انتظاری داری😏"تو این روزا منو کوک زیاد دعوا میکنیم ولی دوباره باهم اشتی میکنیم هانول رو زیاد نمیبینم اون همیشه یا فن ساین پیش هانیا هست یا خونس یا کنسرت داره سوجینم از وقتی فهمیده با بایسش ازدواج کرده واسه هوپی جون میده
ات:صبح بخیر لیسا اِ تو که لیسا نیستی
کوک:لیسا. و ویانا و جکسون و مکس استعفا دادن منم لیا و لارا رو استخدام کردم
ات:این لباسیه که اینا میپوشن
کوک:چشه"سرد"
ات:زیادی باز نیست"تعجب"
لارا:نه لباس به این خوبی باز باشه حداقل بدنم هوا میخوره"لوس"
ات:اوهوم باشه.........جئون تو چرا قهری
کوک:من قهر نیستم"سرد"
ات:والا عمه من سرد رفتار نمیکنه
لارا:شاید از زنش خسته شده دنبال نفر جدیده"لوس"
ات:چ.........ی.....گف......گفت.......گفتی"لکنت-ترس-تعجب"
کوک:الو سلام مامان.......چی برای چی.........من امروز کار دارم پس ات بیاد.......الو الو
هه جین:تو چیکار داری مثلا
کوک:سلام مامان
لارا:سلام"سرد-سر تو گوشی"
لیا:سلام"تعظیم"
هه جین:ات کو
کوک:شاید دوباره قهر کرده رفته تو اتاق
لارا:اون رفت بالا لباس پوشید ولی من دیگه نمیدونم چون سرم تو گوشی بود
هه جین:تو ندیمه این خونه هستی باید حواست به همه چیز باشه"داد"
لیا:بانو بعد از اینکه لباسشون رو عوض کردن کوشیشون رو برداشتن و از خونه رفتن بیرون به منم گفتن کسی نیاد دنبالم میخوام یه مدت برم پیش داداشم
لارا:اون ههِ حتما یکی دیگه رو میخواد
کوک:گفته نرم دنبالش پس منم نمیرم
هه جین:دختره پرو اون که میگی بانو این عمارته درست صحبت کن و زندگی دوتا مرغ عشق رو خراب نکن فقط به خاطر اینکه هرزه ای"عربده"
هانول:ات کجاس"گریه"
نامی:تو فقط به خاطر یه ندیمه هرزه دیگه نمیری دنبال خواهر هانول
هانول:منو بگو فکر کردم تو یادته اون چقدر ادم خوبیه اون حتی با داشتن صدهزار دوست به من خیانت نکرد و منو بهترین دوستش دونست حتی حالا که با بلک پینک دوسته"داد"
جین:سلام ات کجاس
ریوجین:هانول چی شده
هانول:ریوجین نونا ات اینجا نیست از اینجا رفته"گریه-تو بغل ریوجین"
جین:حالا که اون رفته من اینجا میمونم اجازه نمیدم کوک با دوتا دختر تو این خونه باشه
اجوما:پسرم من هستم
نامی:من اومده بودم تولد اتو بهش تبریک بگم
هانول:الو سلام جیمین ات اونجاس..........چی مطمعن هستی...........باشه خداحافظ
کوک:حرفاتون تاثیر گذار بود
∞____∞
کوک:هرکس با هانول عکس بگیره دیوانس "خنده"
همه:جئون توهم بیا "داد"
کوک:من نمیخوام دیونه بشم
"دو سال بعد"
ویو ات
الان دوسال از خبر اینکه دوستای کوک ایدل هستن میگذره ولی اینکار فندوم ارمی فندم خوبیه همه اعضا بهشون گفتن ازدواج کردن یا رل زدن ولی اونا همچنان دوستشون دارن حتی ما بعضی وقتا با هانول میریم کنسرت ولی اونا خیلی مهربون باهامون رفتار میکنن"قربون دستت ما همینیم دیگه از ما چه انتظاری داری😏"تو این روزا منو کوک زیاد دعوا میکنیم ولی دوباره باهم اشتی میکنیم هانول رو زیاد نمیبینم اون همیشه یا فن ساین پیش هانیا هست یا خونس یا کنسرت داره سوجینم از وقتی فهمیده با بایسش ازدواج کرده واسه هوپی جون میده
ات:صبح بخیر لیسا اِ تو که لیسا نیستی
کوک:لیسا. و ویانا و جکسون و مکس استعفا دادن منم لیا و لارا رو استخدام کردم
ات:این لباسیه که اینا میپوشن
کوک:چشه"سرد"
ات:زیادی باز نیست"تعجب"
لارا:نه لباس به این خوبی باز باشه حداقل بدنم هوا میخوره"لوس"
ات:اوهوم باشه.........جئون تو چرا قهری
کوک:من قهر نیستم"سرد"
ات:والا عمه من سرد رفتار نمیکنه
لارا:شاید از زنش خسته شده دنبال نفر جدیده"لوس"
ات:چ.........ی.....گف......گفت.......گفتی"لکنت-ترس-تعجب"
کوک:الو سلام مامان.......چی برای چی.........من امروز کار دارم پس ات بیاد.......الو الو
هه جین:تو چیکار داری مثلا
کوک:سلام مامان
لارا:سلام"سرد-سر تو گوشی"
لیا:سلام"تعظیم"
هه جین:ات کو
کوک:شاید دوباره قهر کرده رفته تو اتاق
لارا:اون رفت بالا لباس پوشید ولی من دیگه نمیدونم چون سرم تو گوشی بود
هه جین:تو ندیمه این خونه هستی باید حواست به همه چیز باشه"داد"
لیا:بانو بعد از اینکه لباسشون رو عوض کردن کوشیشون رو برداشتن و از خونه رفتن بیرون به منم گفتن کسی نیاد دنبالم میخوام یه مدت برم پیش داداشم
لارا:اون ههِ حتما یکی دیگه رو میخواد
کوک:گفته نرم دنبالش پس منم نمیرم
هه جین:دختره پرو اون که میگی بانو این عمارته درست صحبت کن و زندگی دوتا مرغ عشق رو خراب نکن فقط به خاطر اینکه هرزه ای"عربده"
هانول:ات کجاس"گریه"
نامی:تو فقط به خاطر یه ندیمه هرزه دیگه نمیری دنبال خواهر هانول
هانول:منو بگو فکر کردم تو یادته اون چقدر ادم خوبیه اون حتی با داشتن صدهزار دوست به من خیانت نکرد و منو بهترین دوستش دونست حتی حالا که با بلک پینک دوسته"داد"
جین:سلام ات کجاس
ریوجین:هانول چی شده
هانول:ریوجین نونا ات اینجا نیست از اینجا رفته"گریه-تو بغل ریوجین"
جین:حالا که اون رفته من اینجا میمونم اجازه نمیدم کوک با دوتا دختر تو این خونه باشه
اجوما:پسرم من هستم
نامی:من اومده بودم تولد اتو بهش تبریک بگم
هانول:الو سلام جیمین ات اونجاس..........چی مطمعن هستی...........باشه خداحافظ
کوک:حرفاتون تاثیر گذار بود
∞____∞
۵.۲k
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.