فیک حانگ کوک(رفتار اشتباه)پارت۱*
تو یور هستی.۲۱ سالته دوست دختر جانگ کوک هستی.
از زبان یور :
منتظرم کوک اماده ی امادم(اسلاید۲).خیلی زوق دارم بعد وند وقت می خوایم بریم بار.
گوشیم زنگ می زنه کوک هست .
الو...
سلام یور...
سلام عشقم.....
من پایینم.....
باشه العان منم میام......
رفتم پایین مثل همیشه خوشتیپ بود.رفتم سوار ماشین شدم بوسش کردم اونم منو بوس کرد و راه افتادیم.
قرار بود امشب جیمین و لیا هم بیان فقط فرقشون این بود که اونا زن و شوهر ما دو تا نامزد یه لحظه بهشون حسودیم شد.
رسیدیم بار .جانگ کوک کلی الکل سفارش داد.خدا به دادم برسم امشب من اینو چی کار کنم اخه.
من از یه بند انگشتم الکل کمتر خوردم لیا یه لیوان خورد نه کمتر بیشتر.ولی کوک رو که نگم.باز جیمین بهتر بود کمتر مست کرد.
دستشویی داشتم دستشویی دقیقا اون ور سالن بود جتیی که اگر می رفتم کوک عمرا منو نمی دید.بلند شدم برم دستشویی اومدم برم تو دیدم یکی دستمو گرفته .
مرده:خوشگله نمی خوتی به ما پا بدی.
دستم رو کشیدم.ولی خیلی سفت گرفته بود دوتا دوستاشم اونجا بودن منم ترسیدم.
مرده:نمی خوای؟
دستم رو کشیدم و همزمان گفتم.
یور:نه ولم کن دیگه.
دستم رو ول نکرد که هیچ اون یکی دستمم گرفت منم خودمو هی می کشیدم می گفتم ولی کنم .
از زبان کوک:
دیدم خیلی وقته یور نیومده.نگران شدم .به جیمین گفتم من میرم دنبال یور بگردم.رفتم سمت دستشویی چون گفته بود میرم دستشویی.که دیدم.یه مرده دستاشو گرفته و داره میکشه دستشو .یور هم دستشو می کشه می گه ولم کن.
واقعا عصبانی شدم.
از زبان یور:
دیگه خیلی ترسیده بودم.داد زدم کوک
کوک.....
کوک..... ولم کن اه......
ولم کن(حرصی)
یهو دیدم پخش زمین شد مرده.دیدم کوک داره عصبی منو نگاه می کنه.سریع دستمو گرفت.
ای...کوک.....داره دردم میاد.......کوک.....دستم شیکست..
دیگه گریم گرفته بود سریع رفت سمت میز کیف منو کت خودشو ورداشتدو سریع رفت و منو پرت کرد تو ماشین و خودشم سوار شد.
از زبان جیمین:
یهو دیدم کوک عصبی داره میاد سمت میز یور هم داره تقلا می کنه.کتشو با کیف یور رو ورداشت و رفت وقتی اون ور رو نگاه کردم دیدم یه مرده پخش زمین و هی داره میگه ایییی
بلهههه قضیه رو فهمیدم.
لیا:وا چرا اینجوری کرد.
جبمین:خدا به داد یور برسه امشب.
لیا :واقعا .(از رو خالت بله گفتن)
جیمین:اه هرچی خورده بودیم رو پروند دیونه.
از زبان یور:
(خب از این به بعد پارت هارو طولانی می کنم که خیلی پارت پارت نشه اگه تا اینجا خوشتون اومده تو کامنتا بگین که ادامه بدم لایک هم بکنین دیگه)
از زبان یور :
منتظرم کوک اماده ی امادم(اسلاید۲).خیلی زوق دارم بعد وند وقت می خوایم بریم بار.
گوشیم زنگ می زنه کوک هست .
الو...
سلام یور...
سلام عشقم.....
من پایینم.....
باشه العان منم میام......
رفتم پایین مثل همیشه خوشتیپ بود.رفتم سوار ماشین شدم بوسش کردم اونم منو بوس کرد و راه افتادیم.
قرار بود امشب جیمین و لیا هم بیان فقط فرقشون این بود که اونا زن و شوهر ما دو تا نامزد یه لحظه بهشون حسودیم شد.
رسیدیم بار .جانگ کوک کلی الکل سفارش داد.خدا به دادم برسم امشب من اینو چی کار کنم اخه.
من از یه بند انگشتم الکل کمتر خوردم لیا یه لیوان خورد نه کمتر بیشتر.ولی کوک رو که نگم.باز جیمین بهتر بود کمتر مست کرد.
دستشویی داشتم دستشویی دقیقا اون ور سالن بود جتیی که اگر می رفتم کوک عمرا منو نمی دید.بلند شدم برم دستشویی اومدم برم تو دیدم یکی دستمو گرفته .
مرده:خوشگله نمی خوتی به ما پا بدی.
دستم رو کشیدم.ولی خیلی سفت گرفته بود دوتا دوستاشم اونجا بودن منم ترسیدم.
مرده:نمی خوای؟
دستم رو کشیدم و همزمان گفتم.
یور:نه ولم کن دیگه.
دستم رو ول نکرد که هیچ اون یکی دستمم گرفت منم خودمو هی می کشیدم می گفتم ولی کنم .
از زبان کوک:
دیدم خیلی وقته یور نیومده.نگران شدم .به جیمین گفتم من میرم دنبال یور بگردم.رفتم سمت دستشویی چون گفته بود میرم دستشویی.که دیدم.یه مرده دستاشو گرفته و داره میکشه دستشو .یور هم دستشو می کشه می گه ولم کن.
واقعا عصبانی شدم.
از زبان یور:
دیگه خیلی ترسیده بودم.داد زدم کوک
کوک.....
کوک..... ولم کن اه......
ولم کن(حرصی)
یهو دیدم پخش زمین شد مرده.دیدم کوک داره عصبی منو نگاه می کنه.سریع دستمو گرفت.
ای...کوک.....داره دردم میاد.......کوک.....دستم شیکست..
دیگه گریم گرفته بود سریع رفت سمت میز کیف منو کت خودشو ورداشتدو سریع رفت و منو پرت کرد تو ماشین و خودشم سوار شد.
از زبان جیمین:
یهو دیدم کوک عصبی داره میاد سمت میز یور هم داره تقلا می کنه.کتشو با کیف یور رو ورداشت و رفت وقتی اون ور رو نگاه کردم دیدم یه مرده پخش زمین و هی داره میگه ایییی
بلهههه قضیه رو فهمیدم.
لیا:وا چرا اینجوری کرد.
جبمین:خدا به داد یور برسه امشب.
لیا :واقعا .(از رو خالت بله گفتن)
جیمین:اه هرچی خورده بودیم رو پروند دیونه.
از زبان یور:
(خب از این به بعد پارت هارو طولانی می کنم که خیلی پارت پارت نشه اگه تا اینجا خوشتون اومده تو کامنتا بگین که ادامه بدم لایک هم بکنین دیگه)
۸۵.۱k
۲۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.