⭕️برتولت برشت؛ اندیشمند آلمانی می گوید:
⭕️برتولت برشت؛ اندیشمند آلمانی میگوید:
✍«کسانی که خودشان را از سیاست به دور نگه میدارند، توسط احمقها اداره میشوند»
سواد سیاسی بعداز سواد زندگی، از ضروریات زندگی امروزی است و منجربه انتخاب سیاستمداران حرفهای برای اداره حکومت توسط شهروندان میشود.
در صورت نا آشنایی شهروندان با دانش سیاسی، پوپولیستها بر عرصه قدرت رسوب میکنند و فقر و فساد را در جامعه حاکم مینمایند.
بدترین بیسواد، بیسواد سیاسی است: بیسواد سیاسی کور و کر است، درک زندگی ندارد و نمیداند که هزینههای زندگی از قبیل قیمت نان، آزادی، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو میاندازد و میگوید: «از سیاست بیزارم، من سیاسی نیستم»
چنین آدم عوام و بیمسئولیتی نمیفهمد که بیتوجهی به سیاست است که زنان فاحشه و کودکان خیابانی میسازد، قتل و غارت را زیاد میکند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت میافزاید و استبداد را دامنگیر میکند!
این اندیشمند آلمانی، می گوید:
این نوع از بیسوادی نه سن میشناسد، نه جنس، نه تحصیلات. میتوان تحصیلکردههای بیشماری یافت که دچار مشکل حاد بیسوادی سیاسی هستند و فقدان دادههای سیاسی در ذهنشان تمام قوای آنان را متمرکز بر "رجحان منافع فردی" کرده و آنانرا بیگانه با منفعت جمعی مینماید.
شعور سیاسی، حس مصالح اجتماعی میآفریند و نبودش فرد را محصور در دایره تنگ منافع شخصی میکند.
سواد و شعور سیاسی، مدیریت کلان را برای دولتمردان و حاکمان پوپولیست سخت مینماید. از اینرو حکومتهای مستبد از رشد سواد سیاسی در جامعه جلوگیری میکنند و دشمن آزادی بیان و شفافیت سیاسی هستند. ولی بیشعوری سیاسی کار دولتمردان را سهل و بالطبع زندگی شهروندان را مشکل و طاقتفرسا مینماید.
شعور سیاسی در دنیای امروز نه اطلاعاتی فانتزی، بلکه یک نیاز اساسی است!
برای راحت نفسکشیدن، در رفاه زندگیکردن و احساس شهروند مطالبهگر شدن، قدمگذاشتن به میدان سیاست عاری از دغلبازی، فریب و کاسبکاری معمولاً کار انسانهای از خودگذشته و بزرگ است که تنها به منافع و بهروزی جمع و به مردم و وطن خود میاندیشند.
یک ملت غیرسیاسی و ناآگاه را به آسانی میتوان فریب داد و بههر راهی که سود طبقات ستمگر و مستبد در آن مثمر باشد، کشانید!
فرد غیرسیاسی قادر نیست که رویدادهای جامعه را تحلیل نموده، عوامل پنهان در پس تبلیغات جاری را دریابد!
✍«کسانی که خودشان را از سیاست به دور نگه میدارند، توسط احمقها اداره میشوند»
سواد سیاسی بعداز سواد زندگی، از ضروریات زندگی امروزی است و منجربه انتخاب سیاستمداران حرفهای برای اداره حکومت توسط شهروندان میشود.
در صورت نا آشنایی شهروندان با دانش سیاسی، پوپولیستها بر عرصه قدرت رسوب میکنند و فقر و فساد را در جامعه حاکم مینمایند.
بدترین بیسواد، بیسواد سیاسی است: بیسواد سیاسی کور و کر است، درک زندگی ندارد و نمیداند که هزینههای زندگی از قبیل قیمت نان، آزادی، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو میاندازد و میگوید: «از سیاست بیزارم، من سیاسی نیستم»
چنین آدم عوام و بیمسئولیتی نمیفهمد که بیتوجهی به سیاست است که زنان فاحشه و کودکان خیابانی میسازد، قتل و غارت را زیاد میکند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت میافزاید و استبداد را دامنگیر میکند!
این اندیشمند آلمانی، می گوید:
این نوع از بیسوادی نه سن میشناسد، نه جنس، نه تحصیلات. میتوان تحصیلکردههای بیشماری یافت که دچار مشکل حاد بیسوادی سیاسی هستند و فقدان دادههای سیاسی در ذهنشان تمام قوای آنان را متمرکز بر "رجحان منافع فردی" کرده و آنانرا بیگانه با منفعت جمعی مینماید.
شعور سیاسی، حس مصالح اجتماعی میآفریند و نبودش فرد را محصور در دایره تنگ منافع شخصی میکند.
سواد و شعور سیاسی، مدیریت کلان را برای دولتمردان و حاکمان پوپولیست سخت مینماید. از اینرو حکومتهای مستبد از رشد سواد سیاسی در جامعه جلوگیری میکنند و دشمن آزادی بیان و شفافیت سیاسی هستند. ولی بیشعوری سیاسی کار دولتمردان را سهل و بالطبع زندگی شهروندان را مشکل و طاقتفرسا مینماید.
شعور سیاسی در دنیای امروز نه اطلاعاتی فانتزی، بلکه یک نیاز اساسی است!
برای راحت نفسکشیدن، در رفاه زندگیکردن و احساس شهروند مطالبهگر شدن، قدمگذاشتن به میدان سیاست عاری از دغلبازی، فریب و کاسبکاری معمولاً کار انسانهای از خودگذشته و بزرگ است که تنها به منافع و بهروزی جمع و به مردم و وطن خود میاندیشند.
یک ملت غیرسیاسی و ناآگاه را به آسانی میتوان فریب داد و بههر راهی که سود طبقات ستمگر و مستبد در آن مثمر باشد، کشانید!
فرد غیرسیاسی قادر نیست که رویدادهای جامعه را تحلیل نموده، عوامل پنهان در پس تبلیغات جاری را دریابد!
۵.۳k
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.