𝐝𝐫𝐮𝐧𝐤 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐥𝐨𝐯𝐞
<<𝐝𝐫𝐮𝐧𝐤 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐥𝐨𝐯𝐞>>
𝐏𝐚𝐫𝐭 2
تا با صدای شوگا حواسم بجاش اومد
شوگا: حالت خوبه؟ کیو باز نگاه میکنی من حوصله آدم دزدی ندارم(همه اینارو در گوشش میگه)
تهیونگ: اون.. اون خیلی زیباعه (یهو فهمیدم چی گفتم) نه بابا فک کنم اشتباه دیدم چقدرم زشته
شوگا: فک کنم یکی عاشق شده باشه مگه نه؟
استاد: خب بچه ها میتونید برید
از زبان تهیونگ:
(رسیدن عمارت تهیونگ)
از اینجا سریع باید میرفتیم مراسم اوف مراسم کوفتی!(با مشت میزنه رو میزش)
از وقتی بابام باند رو داده بهم همش مشغول کارمم
از زبان ا/ت:
سر کلاس پسره همش نگام میکرد البته خیلی خوشتیپ بودد
سانا: نکنه میخوای بری قاطی مرغا؟
ا/ت: خدا نکشتت😂ازش خوشم نیومده فقط گفتم خوشتیپه
سانا: آره جون خودت
«رسیدم خونه»
با دیدن جیمینی پریدم بقلش
ا/ت: سلامم داداشیی
جیمین: سلام(سرد) میشه بری کنار باید برم مراسم
ا/ت: باشه..
خماری بکشید
𝐏𝐚𝐫𝐭 2
تا با صدای شوگا حواسم بجاش اومد
شوگا: حالت خوبه؟ کیو باز نگاه میکنی من حوصله آدم دزدی ندارم(همه اینارو در گوشش میگه)
تهیونگ: اون.. اون خیلی زیباعه (یهو فهمیدم چی گفتم) نه بابا فک کنم اشتباه دیدم چقدرم زشته
شوگا: فک کنم یکی عاشق شده باشه مگه نه؟
استاد: خب بچه ها میتونید برید
از زبان تهیونگ:
(رسیدن عمارت تهیونگ)
از اینجا سریع باید میرفتیم مراسم اوف مراسم کوفتی!(با مشت میزنه رو میزش)
از وقتی بابام باند رو داده بهم همش مشغول کارمم
از زبان ا/ت:
سر کلاس پسره همش نگام میکرد البته خیلی خوشتیپ بودد
سانا: نکنه میخوای بری قاطی مرغا؟
ا/ت: خدا نکشتت😂ازش خوشم نیومده فقط گفتم خوشتیپه
سانا: آره جون خودت
«رسیدم خونه»
با دیدن جیمینی پریدم بقلش
ا/ت: سلامم داداشیی
جیمین: سلام(سرد) میشه بری کنار باید برم مراسم
ا/ت: باشه..
خماری بکشید
۲.۲k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.