نفرین شده
ادامه پارت ۴۳
* نصفه شب*
کوک: ( خواب بودیم که یهو جی هو شروع کرد به ناله کردن و یهو شدید گریش گرفت) چیشده بابایی (بغلش کردم و تکونش،میدادم که روم بالا آورد و گریش شدت گرفت)
ا/ت: بدش به من ببرمش (حموم/دستشویی ) تو لباساتو رو عوض کن..
کوک: کلید ماشین کو من برم لوازمم رو بیارم؟( درحال عوض کردن لباس)
ا/ت: تو جیب لباست!
****
ا/ت: سریع دوشش کردم و لباساش رو پشوندم که کوک اومد*
کوک: بزار ببینم پسرم چش شده ( معاینه اش کردم) فقط جیغ میکشید که همه اعضا اومدن*
همگی: چیشده؟
کوک: تب کرده..شکمشم درد میکنه
نامی : صب کن براش یکم چایی درست کنم
آنا: قند عسلم ملیض شدهه
ا/ت:بچها یکم پنجره رو باز کنید گرمشهه
شوگا: *
ته: بنظرم ببرتش تو خونه و حیاط بگردونش
ا/ت: میشه تو انجامش بدی؟
ته: قند عسلم رو بدهه*
همگی رفتن خوابیدن فقط آنا و کوک و ته و ا/ت بیدار موندن*
* نصفه شب*
کوک: ( خواب بودیم که یهو جی هو شروع کرد به ناله کردن و یهو شدید گریش گرفت) چیشده بابایی (بغلش کردم و تکونش،میدادم که روم بالا آورد و گریش شدت گرفت)
ا/ت: بدش به من ببرمش (حموم/دستشویی ) تو لباساتو رو عوض کن..
کوک: کلید ماشین کو من برم لوازمم رو بیارم؟( درحال عوض کردن لباس)
ا/ت: تو جیب لباست!
****
ا/ت: سریع دوشش کردم و لباساش رو پشوندم که کوک اومد*
کوک: بزار ببینم پسرم چش شده ( معاینه اش کردم) فقط جیغ میکشید که همه اعضا اومدن*
همگی: چیشده؟
کوک: تب کرده..شکمشم درد میکنه
نامی : صب کن براش یکم چایی درست کنم
آنا: قند عسلم ملیض شدهه
ا/ت:بچها یکم پنجره رو باز کنید گرمشهه
شوگا: *
ته: بنظرم ببرتش تو خونه و حیاط بگردونش
ا/ت: میشه تو انجامش بدی؟
ته: قند عسلم رو بدهه*
همگی رفتن خوابیدن فقط آنا و کوک و ته و ا/ت بیدار موندن*
۲۰.۰k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.